کلمه جو
صفحه اصلی

جریمه


مترادف جریمه : بادافره، تاوان، خسارت، غرامت، کفاره

برابر پارسی : تاوان

فارسی به انگلیسی

amercement, fine, forfeit, forfeiture, infliction, mulct, penalization, penalty

fine, penalty


فارسی به عربی

ضریبة اضافیة , عقوبة , غرامة

عربی به فارسی

جنايت , گناه , جرم , تقصير , تبه کاري , بزه , جنايتکاري , بدکاري , خيانت , شرارت


مترادف و متضاد

forfeiture (اسم)
فقدان، زیان، ضرر، جریمه، از دست دادگی

fine (اسم)
غرامت، تاوان، جریمه

surcharge (اسم)
جریمه، اضافه بها، نرخ اضافیمالیات اضافی

mulct (اسم)
غرامت، لکه، تاوان، جریمه

sconce (اسم)
پوشش، پناه، حفاظ، جریمه، دیوار کوب، تاقچه سر بخاری، تاقچه

penalty (اسم)
تاوان، جریمه، مجازات، کیفر، جزا

forfeit (اسم)
زیان، جریمه

بادافره، تاوان، خسارت، غرامت، کفاره


فرهنگ فارسی

گناهکار، گناه، تاوان، مجازات نقدی، پول ازمجرم
۱-( صفت ) مونث جریم . ۲- ( اسم ) گناه جرم بزه . ۳- تاوان مجازات نقدی که از مجرم گیرند. جمع : جرائم ( جرایم ) .
ابن جازم از ارکان دولت و امنای هارون الرشید بود .

تاوانی که بر بازیکن یا تیم خطاکننده تحمیل می‌شود و بازیکن یا تیم حریف را در موقعیت کسب امتیاز قرار می‌دهد متـ . پنالتی


فرهنگ معین

(جَ مِ ) [ ع . جریمة ] (ص . ) تاوان نقدی که از مجرم گیرند.

لغت نامه دهخدا

جریمة. [ ج َ م َ ] (اِخ ) ابن جازم . از ارکان دولت و امنای هارون الرشید بود. (از حبیب السیر چ تهران ص 284).


جریمة. [ ج َ م َ ] (ع اِ) گناه . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بسیار شر. (زمخشری ) (مهذب الاسماء) (دهار). گناه . جنایت . یقال : «اخذ زید بجریمته ».(از اقرب الموارد). جرم . ذنب . اثم . جریمت . ج ، جَرائم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (متن اللغة) : هرکه بر درگاه پادشاهان بی جریمه جفا دیده باشد... پادشاه را تعجیل نشایست فرمود در فرستادن او بجانب خصم . (کلیله و دمنه ). بر فرزند من چنین غدری سگالیدی و چنین جریمه ای ارتکاب نمودی . (سندبادنامه ص 323). || فرزند پسین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || آنکه برای اهل خود کسب کند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). یقال : فلان جریمة اهله ؛ ای کاسبهم . (منتهی الارب ). || یکی جریم . یک خرمای خشک و یک هسته ٔ خرما. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از منتهی الارب ). و رجوع به جریم شود. || مؤنث جریم بمعنی گناه کار و مجرم . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). || در تداول عامه ، تاوان . آنچه از نقد ستانند از مجرم . جزای نقدی . کیفر مالی . و در آنندراج آمده : و فارسیان بمعنی تاوان گرفتن استعمال نمایند. و این مجاز است . خان آرزو می فرمایند بمعنی تاوان جرمانه است نه جریمة و درین تأمل است :
سزاست گرچه صدفهاش را ز در پر کرد
اگر جریمه کند بحر ابرنیسان را.

واله هروی (از آنندراج ).



فرهنگ عمید

۱. پولی که از مجرم گرفته می شود، مجازات نقدی.
۲. [مجاز] مجازات.
۳. [قدیمی] گناه، بزه.

دانشنامه عمومی

جریمه (فیلم ۱۹۷۹). جریمه (به هندی: Jurmana) فیلمی محصول سال ۱۹۷۹ و به کارگردانی هریشیکش موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون آمیتاب باچان، راکهی گولزار، وینود مهرا، آسرانی، ای. کی. هانگال، فریده جلال ایفای نقش کرده اند.
۱۱ مه ۱۹۷۹ (۱۹۷۹-05-۱۱)

فرهنگستان زبان و ادب

{penalty} [ورزش] تاوانی که بر بازیکن یا تیم خطاکننده تحمیل می شود و بازیکن یا تیم حریف را در موقعیت کسب امتیاز قرار می دهد متـ . پنالتی

جدول کلمات

تاوان

پیشنهاد کاربران

Fair

جریمه: [اصطلاح حقوق]وجه نقد یا مال دیگر که بعنوان مجازات از مجرم گیرند.

Fine/to fine

Ticket


کلمات دیگر: