کلمه جو
صفحه اصلی

جسورانه


مترادف جسورانه : جسارت آمیز، دلیرانه، شجاعانه، گستاخانه

فارسی به انگلیسی

audaciously, daringly, impertinent, intrepidly, [adv.] boldly, pertly, [adj.] bold, presumptuous, gutsy

[adv.] boldly, pertly, bold, presumptuous


audaciously, daringly, impertinent, intrepidly


فارسی به عربی

مقدام

مترادف و متضاد

perky (صفت)
چابک، جسورانه، متکبر، گستاخ

adventuresome (صفت)
ماجراجویانه، با بی پروایی، جسورانه

contumelious (صفت)
زشت، جسورانه، اهانت کننده، ننگین

جسارت‌آمیز، دلیرانه، شجاعانه، گستاخانه


فرهنگ فارسی

باجسارت همچون جسوران : ( ( جسورانه حرف میزند. ) )

لغت نامه دهخدا

جسورانه. [ ج َ ن َ / ن ِ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) باجسارت. متهورانه. گستاخانه.

فرهنگ عمید

۱. بی باکانه.
۲. (قید ) گستاخانه.

پیشنهاد کاربران

با جسارت


کلمات دیگر: