کلمه جو
صفحه اصلی

حق عبور

فارسی به انگلیسی

passage


فارسی به عربی

مرور

مترادف و متضاد

passage (اسم)
راهرو، تصویب، قطعه، گذرگاه، روی داد، نقل قول، عبور، معبر، سیر، عبارت، انقضاء، گذر، پاساژ، اجازه عبور، حق عبور، کار کردن مزاج، عابر، ممر، سفر دریا، عبارت منتخبه از یک کتاب


کلمات دیگر: