مترادف حریص : آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار ، زیاده طلب، زیاده خواه، گرسنه چشم، ولوع ، علاقه مند، مشتاق، مولع
متضاد حریص : قانع، چشم و دل سیر
برابر پارسی : آ زمند، آزمند، آزمَند، آزور، آزوند
greedy
acquisitive, avaricious, avid, gluttonous, grasping, greedy, voracious
متفکر , انديشناک , در فکر , دقيق , وقت شناس , خوش قول , بموقع , ثابت در يک نقطه , لا يتجزي , نکته دار , معني دار , نيشدار , صريح , معين , مشروح , باذکر جزءيات دقيق , اداب دان
قید ≠ قانع
آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار ≠ زیادهطلب، زیادهخواه
۱. آزمند، آزور، پرآز، پرحرص، پرطمع، رژد، طماع، طمعکار ≠ قانع
۲. زیادهطلب، زیادهخواه
۳. گرسنهچشم، ولوع ≠ چشم و دل سیر
۴. علاقهمند، مشتاق
۵. مولع
آزمند، آزوند