کلمه جو
صفحه اصلی

جفتک انداختن

فارسی به انگلیسی

buck

فارسی به عربی

ظبی

مترادف و متضاد

buck (فعل)
جفتک انداختن، از روی خرک پریدن، مخالفت کردن با، بالا پریدن و قوز کردن

فرهنگ فارسی

جفته انداختن لگد پراندن از پشت با دو پا لگد پرانیدن یا مخالفت کردن

لغت نامه دهخدا

جفتک انداختن. [ ج ُ ت َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) جفته انداختن. لگد پراندن. از پشت با دو پا لگد پرانیدن. لگد زدن. آلیزیدن. رکل. اسکیزه. اسکیزیدن. || مخالفت کردن. ( فرهنگ عامیانه ). || بدرفتاری کردن. بدلعابی کردن. ( فرهنگ عوام ). || دیر پذیرفتن. سخت قبول کردن چیزی را و دردسر ایجاد کردن.

واژه نامه بختیاریکا

ور تیزگِنیدِن

پیشنهاد کاربران

عرض اندام کردن

Callet
Shrew
Oppugn
Nix
Gainsay
Controvene
Thwart



کلمات دیگر: