مترادف حفاظت : حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه، قرق
برابر پارسی : نگاهبانی، پاس بانی، نگهداری
guardianship, custody, keeping, safeguarding
aegis, lee, maintenance, preservation, protection, safekeeping
حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه
قرق
۱. حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه
۲. قرق
پا سبانی، نگهدار