کلمه جو
صفحه اصلی

حفاظت


مترادف حفاظت : حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه، قرق

برابر پارسی : نگاهبانی، پاس بانی، نگهداری

فارسی به انگلیسی

guardianship, custody, keeping, safeguarding, security, aegis, lee, maintenance, preservation, protection, safekeeping

guardianship, custody, keeping, safeguarding


aegis, lee, maintenance, preservation, protection, safekeeping


فارسی به عربی

حمایة , رعایة , عیش

مترادف و متضاد

aegis (اسم)
حمایت، ظل، سپر، حفاظت

protection (اسم)
حمایت، حفاظت، سایه، حفاظ، محافظت، حفظ، حراست، نیکداشت، تامین نامه، حجر، سوگیری

conservation (اسم)
حفاظت، نگهداری، حفظ منابع طبیعی

safekeeping (اسم)
حفاظت، امانت، حفظ چیزی از خطر و غیره

keep (اسم)
توجه، حفاظت، امانت داری، علوفه، نگاهداری

custody (اسم)
حفاظت، توقیف، حبس

حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه


قرق


۱. حراست، محافظت، مراقبت، مواظبت، نگهداری، وقایت، وقایه
۲. قرق


فرهنگ فارسی

نگاهداری، حراست
۱ - ( مصدر ) نگاهداشتن . ۲ - ( اسم ) نگهداری مراقبت : (( از حفاظت امانت غفلت مکن . ) ) توضیح مصدریست مجهول و در کتب عربی نیامده .

فرهنگ معین

(حِ ظَ ) [ ع . حفاظة ] (مص م . ) نگاه داشتن .

لغت نامه دهخدا

حفاظت. [ح ِ ظَ ] ( مص ) مصدری بدین صورت در لغت نامه های عرب دیده نشد لکن کلمه حق الحفاظة به معنی سود ربح ربوی باگروگان منقول در این اواخر مصطلح شده است. از مصدرهای مجعول است و در کتب لغت وجود ندارد. ( نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال اول ، شماره 3 ) :
حفاظت چنان باد در کار من
که خشنود گردی ز گفتار من.
نظامی.

فرهنگ عمید

نگه داری، نگهبانی، حراست.

دانشنامه عمومی

حفاظت (فیلم ۱۹۸۷). «حفاظت» (انگلیسی: Hifazat) فیلمی هندی است که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد.

فرهنگ فارسی ساره

پا سبانی، نگهدار


فرهنگستان زبان و ادب

{conservation} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] نگهداری و حفظ کیفیت زیست محیطی منابع طبیعی یا برقراری توازن بین گونه های موجود در یک ناحیۀ خاص
{protection} [علوم نظامی] حفظ و نگهداری استعداد جنگی یک نیرو به طوری که بتواند توان رزمی خود را در زمان و مکان مشخص به کار گیرد

جدول کلمات

نگهداری ، نگهبانی


کلمات دیگر: