کلمه جو
صفحه اصلی

حق التالیف

فارسی به انگلیسی

compiling fees, author's fees, royalty, authors fees

compiling fees, author's fees


royalty


فارسی به عربی


مترادف و متضاد

royalty (اسم)
حق الامتیاز، از خانواده سلطنتی، حق التالیف، اعضای خانواده سلطنتی، حق الاختراع

فرهنگ فارسی

( اسم ) مزد و پاداش و پولی که بمولفان در ازائ تالیف کتابی پرداخته میشود ( چه از طرف دستگاههای اداری نظیر وزارت فرهنگ و دانشگاه و چه از طرف ناشران کتب و کتابفروشیها ).

فرهنگ معین

( حق التألیف ) (حَ قُّ تَُ ) [ ع . ] (اِمر. ) مزد و پاداش و پولی که به مؤلفان در ازای تألیف کتابی پرداخته می شود.

فرهنگ عمید

پولی که بابت تٲلیف کتابی از طرف ناشر به مؤلف داده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

حَقُّ التألیف (copyright)
حقوقِ ناظر به حمایت از آثار ادبی و هنری، که مانع از تکثیر اثر، در کل یا جزء، بدون موافقت مؤلف می شود. حقوق انحصاری آثار ادبی و هنری شامل اثر خلق شده است و نه ایدۀ آن؛ مثلاً طرح اصلی دو رمان ممکن است یکسان باشد، اما نقض حقوق مؤلف زمانی تحقق می یابد که معلوم شود نویسنده ای از نویسندۀ دیگر استنساخ یا کپی کرده است. ترجمه به خودی خود از حمایت قانونی برخوردار است. دارندۀ حق انحصاری اثر می تواند حق را به دیگری واگذار کند. در ایران از ۱۳۴۸ش، با تصویب قانون «حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» مالکیت ادبی و هنری به رسمیت شناخته شد و قانونگذار از حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان اثر حمایت کرد. مادۀ دوم این قانون آثار مورد حمایت را در دَه بند مشخص کرده که از آن جمله است: کتاب، رساله، جزوه، نمایش نامه، آثار سمعی و بصری، نقاشی، موسیقی، هرگونه پیکره و اثر تجسمی. این حمایت قانونی زمانی است که این آثار برای اولین بار در ایران چاپ یا پخش یا نشر یا اجرا شده باشد. حقوق مادی پدیدآورندگان، شامل حق انحصاری نشر و پخش و عرضه و اجرای اثر و حق بهره برداری مادی از نام و اثر اوست، و پدیدآورنده می تواند استفاده از حقوق مادی خود را در همۀ موارد به غیر واگذار کند. پدیدآورندۀ اثر حداکثر برای ۳۰ سال می تواند حقوق مادی خود را به دیگری منتقل کند. این حقوق از طریق وصیت وارث نیز قابل انتقال است. حقوق مادی پدیدآورنده در طول حیات او معتبر است و پس از مرگ هم به مدت ۳۰ سال متعلق به وارث یا موصی له است. چنانچه وارثی در میان نباشد و از طریق وصیت نیز به نام کسی نشده باشد، کلیۀ حقوق مادی متعلق به دولت است و پس از آن هرکسی می تواند از آن متمتع شود. تجاوز به حقوق مادی و معنوی پدیدآورنده، جرم است و کیفر قانونی دارد. قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی، مصوب دی ماه ۱۳۵۲، نیز در حمایت از حق مترجمان آثار ادبی و هنری، تصریح کرده که حق تکثیر یا چاپ و بهره برداری و نشر و پخش هر ترجمه ای با مترجم یا وارث قانونی اوست. مدت استفاده از این حقوق که به وارث منتقل می شود، از تاریخ مرگ مترجم ۳۰ سال است. این حقوق قابل انتقال به غیر است. در انگلستان (و از ۱۹۸۹ در امریکا) حقوق انحصاری اثر متعلق به دارندۀ آن تا پایان زندگیِ وی، به اضافۀ ۵۰ سال است. در صورتی که دارندۀ حقوق انحصاری اثر، شخصیت حقوقی باشد این مدت ۷۵ سال است. حقوق انحصاری آثار ادبی و هنری به استناد کنوانسیون ۱۸۸۶ برن، قابل حمایت است. این امتیاز در کنوانسیون حقوق انحصاری آثار ادبی و هنری ۱۹۵۲ نیز که بسیاری از کشورها در آن عضویت دارند، شناخته شده است. در هر دو کنوانسیون در ۱۹۷۱ در پاریس تجدید نظرهایی صورت گرفت. سازمان جهانی مالکیت معنوی (WIPO) در ۱۹۶۷ و اصلاحی ۱۹۷۹ در استکهلم تأسیس شد که مقر آن در ژنو است. مالکیت معنوی شامل حقوق مربوط به آثار ادبی، هنری، علمی، نمایش هنرمندان بازیگر، برنامه های رادیویی، صدای ضبط شده، اختراعات، کشفیات علمی، طراحی های صنعتی، نام و علایم تجاری و دیگر حقوق ناشی از فعالیت معنوی در حوزه های صنعتی، علمی، ادبی و هنری است. ایران در ۱۳۸۰ به این کنوانسیون پیوست. حق التألیف با چنین ویژگی های جدیدی در ایران نسبتاً کم سابقه است. آنچه تا قبل آن رواج داشته، پرداخت صله به نویسندگان و شاعران، و مزد به کاتبان بوده است که کتابی را استنساخ می کردند. حق التألیف گاه مقطوع است، یعنی مؤلف حق استفاده از اثر را برای همیشه یا چندبار منتقل می کند؛ و یا حق التألیف درصدی است، که در ایران از دهۀ ۱۳۳۰ مرسوم شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حقوق مالکیت های معنوی که به گزاره (حقوق معنوی) از آن یاد می شود، دو بخش دارد: حقوق مالکیت های صنعتی و حقوق آفرینش های ادبی و هنری. حقّ التألیف، مصداقی از حقوق آفرینش های ادبی و هنری است که البته به سبب شهرت و کاربرد فراوان آن در میان فقیهان، ما نیز آن را در عنوان بحث گنجاندیم.
خداوند بزرگ، نوجویی و ترقی خواهی را در طبیعت بشر، به ودیعت نهاد، زیرا همواره انسان از رکود، جمود و کهنگی می گریزد و با قریحه خدادادی و تلاش فکری، می کوشد تا طرحی نو دراندازد که هم به پیشرفت جامعه، کمک رساند و هم به منافع معنوی و مادی خود، دست یابد.انقلاب صنعتی، تأثیر نهادینه ای در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گذاشت و از آن پس، آفریده های فکری، هنری، ادبی و غیره، همانند: حق پیشه وری و کار و کسب در صنعت و تجارت، رنگ و ارزش اقتصادی، مادّی به خود گرفت. از دلایل این دگرگونی، می توان تخصصی شدن کارها را برشمرد، زیرا دانشمندان، نویسندگان و مخترعان، همواره مدت بسیاری را از عمر خویش به تحصیل و تحقیق می پردازند و دیگر مجالی ندارند که به کارهای اقتصادی برای امرار معاش خویش بپردازند. برای همین، افزون بر اغراض معنوی، ناگزیر باید سود مادّی کار آنان را نیز برآورد.از سوی دیگر، از آن جا که توسعه ارتباطات و رسانه های صوتی، تصویری و دیجیتالی و تکامل حیرت انگیز وسایلی، مانند: کامپیوتر، ماهواره و صنایع مخابراتی، سبب شده است که در زمانی بسیار اندک، اندیشه های علمی، صنعتی و فرهنگی، با هزینه ای ناچیز از کشوری به کشور دیگر آورد و برُد شود و بسیاری به ثروت های کلان دست یابند، چگونه می شود که نویسنده پدید آورنده آن، خود در فقر و تنگدستی به سر ببرد! (نمونه این رخ داد، برای مخترع اولین دوربین فیلم برداری پیش آمده است؛ کسانی در گوشه و کنار جهان، با استفاده از این اختراع، سرمایه های میلیاردی به هم زدند و او خود، زندگی اش را در فقر و تنگدستی گذراند و برای یافتن مسکن و غذا، در تونل های متروی پاریس، گدایی کرد و در پایان در همان محل، بر اثر سرما جان سپرد. ) چنین پیامدهایی، سبب شد که رشته ای نو، به نام حقوق مالکیت های فکری، یا حقوق مالکیت های معنوی به جمع حقوق، افزوده شود.حقوق مالکیت های معنوی که به گزاره (حقوق معنوی) از آن یاد می شود، دو بخش دارد: حقوق مالکیت های صنعتی و حقوق آفرینش های ادبی و هنری. حقّ التألیف، مصداقی از حقوق آفرینش های ادبی و هنری است که البته به سبب شهرت و کاربرد فراوان آن در میان فقیهان، ما نیز آن را در عنوان بحث گنجاندیم.این مباحث و مطالب موضوعات مشابه را نیز که (حقوق هم جوار) می گویند، در بر می گیرد.امروزه محققان، حقوق دانان و برخی از فقیهان، به مسئله مستحدثه (حق التألیف) که از (حقوق معنوی) شمرده می شود، می پردازند و شرعی بودن آن را بر می رسند؛ چنان که فقیهانی، در شرعی بودن آن تردید و اشکال کرده اند. در این نوشتار، این موضوع را می شکافیم و مباحثی چند را در می افکنیم: نخست بیان کلیاتی در باب حقوق معنوی و تعریف آن، سپس تعیین مصادیق، تاریخچه و عناصر تشکیل دهنده آن و…، آن گاه حقوق مالکیت های ادبی و هنری، عناصر حقّ التألیف، مالیّت داشتن یا نداشتن آن و تعریف مال و ملک و حق و در پایان، به تحلیل و بررسی دیدگاه های موافقان و مخالفان شرعی بودن حقّ التألیف، خواهیم پرداخت.
کلیات
پیش تر آوردیم که حقوق مالکیت های ادبی و هنری نیز گونه ها و مصداق های گوناگون دارد که برخی از آن ها ادبی است و برخی هنری. حق مؤلف یا حقّ التألیف مهم ترین مصداق این دسته از حقوق مالکیت های فکری، شمرده می شود که از این پس، این مصداق را که شاخص ترین مصداق حقوق مالکیت های ادبی و هنری است، برخواهیم رسید. حقّ التألیف را عنوان بحث برگزیدیم تا کار ساده شود وگرنه هیچ پی آمدی ندارد، زیرا حقّ التألیف، حمایت از حقوق هم جوار دیگر را (حقوق مالکیت های ادبی و هنری) نیز، در بر می گیرد.
عناصر تشکیل دهنده حقّ التألیف
...


کلمات دیگر: