مترادف حقیر : پست، دون، ذلیل، رذل، فرومایه، بی قدر، خوار، خوارمایه، اندک، خرد، خفیف، کوچک، ناقابل، ناکس، کم همت، بنده، این جانب، من، کم ارزش
برابر پارسی : خرد، کوچک، بیمایه، خوار، پست، فرومایه، کُهتَر
humble, despised, your humble servant
abject, inferior, little, petty, pitiful, simple, wretched
قابل تحقير , خوار , پست , زبون , نکوهش پذير , مطرود
صفت
پست، دون، ذلیل، رذل، فرومایه
بیقدر، خوار، خوارمایه
اندک، خرد، خفیف، کوچک
ناقابل، ناکس
کمهمت
بنده، اینجانب، من
کمارزش
۱. پست، دون، ذلیل، رذل، فرومایه،
۲. بیقدر، خوار، خوارمایه
۳. اندک، خرد، خفیف، کوچک
۴. ناقابل، ناکس
۵. کمهمت
۶. بنده، اینجانب، من
۷. کمارزش
حقیر. [ ح َ ] (اِخ ) محمدبن شیخ محمدافضل ، ملقب به شیخ کمال الدین . از شعرای متأخر هندوستان و از مردم اﷲآباد است . از اوست :
از عدم تا بعدم خوش سفری در پیش است
لیک در منزل هستی خطری در پیش است .
منجیک .
عماره ٔ مروزی .
ابوحنیفه ٔ اسکافی .
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
مسعودسعد.
ظهیرفاریابی .
سعدی .
کهتَر، کوچک، پست، فرومایه