مترادف حق الزحمه : اجر، اجرت، حقوق، مزد، حق القدم
برابر پارسی : دستمزد
fees, remuneration
charge, fee, gratuity
اجر، اجرت، حقوق، مزد، حقالقدم
حق الزحمة. [ ح َق ْ قُزْ زَ م َ ] (ع اِ مرکب ) از زحمت مراد تعبی است که برای انجام کاری برند. مالی که دهند کسی را در ازای کاری که انجام کرده است . حق العمل . حق السعی .