کلمه جو
صفحه اصلی

حضور داشتن


مترادف حضور داشتن : حاضربودن، حضور یافتن، آمدن ، شرکت کردن

متضاد حضور داشتن : غایب بودن

فارسی به انگلیسی

present, be present, attend, to be present

to be present


attend, present


فارسی به عربی

( حضور داشتن (در ) ) احضر

مترادف و متضاد

attend (فعل)
همراه بودن، توجه کردن، انتظار داشتن، حضور داشتن، رسیدگی کردن، مواظبت کردن، گوش کردن، در ملازمت کسی بودن، در پی چیزی بودن، از دنبال امدن، انتظار کشیدن، پرستاری کردن

حاضربودن، حضور یافتن، آمدن ≠ غایب بودن


۱. حاضربودن، حضور یافتن، آمدن ≠ غایب بودن
۲. شرکت کردن


جدول کلمات

بودن

پیشنهاد کاربران

بودن، حاضربودن، حضور یافتن، آمدن، شرکت کردن

به پیشگاه آمدن، در پیشگاه بودن، هستیدن

attendance


کلمات دیگر: