کلمه جو
صفحه اصلی

جرقه


مترادف جرقه : اخگر، بارقه، برق، شراره، شرار، شرر، شعله

برابر پارسی : اخگر، ریزه آتش، خوارگ

فارسی به انگلیسی

arc, gleam, scintilla, scintillation, spark, twinkle, masturbation

spark, gleam, scintilla, scintillation, twinkle


gleam, scintilla, scintillation, spark, twinkle


فارسی به عربی

بریق , رقاقة , شرارة
( جرقه (درمورد موتور وغیره ) ) سعال

بريق , رقاقة , شرارة


مترادف و متضاد

arc (اسم)
قوس، کمان، هلال، جرقه، خم، خرپشته

spark (اسم)
جرقه، اخگر، بارقه

sparkle (اسم)
جرقه، برق، درخشش، تلالو

scintillation (اسم)
جرقه، برق، درخشش، برق زنی

scintilla (اسم)
اثر، جرقه

flake (اسم)
جرقه، برفک، پوسته، ورقه، فلس، تکه کوچک، برفک زدن تلویزیون

cough (اسم)
جرقه، سرفه

فرهنگ فارسی

تخلیۀ الکتریکی زودگذر براثر فروریزش الکتریکی ناگهانی هوا یا هر مادۀ دی‌الکتریک متـ . تخلیۀ جرقه‌ای spark discharge


ریزه آتش که اززغال یاهیزم درحال سوختن جداشود
( اسم ) ریز. آتش که از زغالی که در حال احتراق است جدا گردد و بهوا جهد.
خدرک شرر شراره ابیز استاره ستاره .

فرهنگ معین

(جِ رَ قِّ ) (اِ. ) ۱ - ریزة آتش که از زغال یا هیزم در حالِ سوختن به هوا بجهد. ۲ - برق آنی و کوچک که از اتصال ناگهانی دو سیم برق بوجود می آید.

لغت نامه دهخدا

جرقه. [ ج ِ رِق ْ ق َ ] ( اِ ) خدرک. شرر. شراره. ابیز. استاره. ستاره. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، شراره، اخگر.
۲. [مجاز] فکری که به ناگهان به ذهن خطور کند.

دانشنامه عمومی

یک جرقه یک ذره فروزنده است. جرقه ممکن است توسط دستگاه های آتش کاری، فلزکاری یا به عنوان یک محصول جانبی از آتش سوزی، به ویژه هنگام سوزاندن چوب تولید می شود.
اسحاق لوریا
شعله
فندک
آتش
جرقه های فلز ذوب شده می توانند در هنگامی که فلز گرما داده می شود ایجاد شود. فرایندهایی چون جوشکاری با قوس الکتریکی، فرایند بسمر از جمله این فرایندها هستند.

فرهنگ فارسی ساره

درخش


فرهنگستان زبان و ادب

{spark, sparkover} [فیزیک] تخلیۀ الکتریکی زودگذر براثر فروریزش الکتریکی ناگهانی هوا یا هر مادۀ دی الکتریک متـ . تخلیۀ جرقه ای spark discharge

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰaraqa
طاری: ǰeraqqa
طامه ای: ǰeraqqa
طرقی: ǰeraqqa
کشه ای: ǰeraqqa
نطنزی: deraqqa


جدول کلمات

شرر

پیشنهاد کاربران

این واژه از صدایی است که از اخگر ساخته میشود گذاشته میشود. مانند این است بگوییم آواز گنجشک یا جیک، آوای سگ یا واق، واک گربه یا میو، آوای برگ خشک یا خش و. . . و آوای اَخگَر یا جرقه، فرقی ندارد.

اخگر، بارقه، برق، شراره، شرار، شرر، شعله

چهره ی لری این واژه "چَرَکَه" می باشد.

جرقه زدن. جرقهیدن.
از جرقیهدن = جرقستن ساخته شده.
و مانند "خواستن = خواه/کاستن = کاه/ ( ستن - - > ه ) " از جرقهیدن به جرقستن تبدیل شده.
م. ث
آتش نشانان می گویند که این سیم ها بودند که جَرَقِستَند و آش سوزی را به راه انداختند.


کلمات دیگر: