کلمه جو
صفحه اصلی

ابرو ترش کردن

فرهنگ فارسی

ابرودرهم کشیدن، اخم کردن، گره برابروانداختن جهت نشان دادن خشم یاناخرسندی

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> ابرو تُرُش کردن
اخم کردن ( قدیم )
مثال:
من از تو سیر نگردم وگر تُرُش کنی ابرو... ( سعدی )


کلمات دیگر: