معنی اصطلاح -> بازار چیزی کساد بودن / شدن
خریداران / خواستاران / طرفداران چیزی کم بودن / شدن
مثال:
- بازار صنایع دستی از چندسال گذشته کساد شده است.
- بازار راستگویی امروزه چنان کساد است که اگر کسی به خاطر منافع خودش دروغ نگوید، احمق شمرده می شود.
خریداران / خواستاران / طرفداران چیزی کم بودن / شدن
مثال:
- بازار صنایع دستی از چندسال گذشته کساد شده است.
- بازار راستگویی امروزه چنان کساد است که اگر کسی به خاطر منافع خودش دروغ نگوید، احمق شمرده می شود.