معنی اصطلاح -> اتمام حجت کردن با کسی
به کسی هشدار دادن؛ حرف آخر و تصمیم نهایی خود را با هشدار بیان کردن
مثال:
دارم باهات اتمام حجت می کنم، اینجا جای این جور کارها نیست.
به کسی هشدار دادن؛ حرف آخر و تصمیم نهایی خود را با هشدار بیان کردن
مثال:
دارم باهات اتمام حجت می کنم، اینجا جای این جور کارها نیست.