کلمه جو
صفحه اصلی

دارالحرب

فرهنگ فارسی

جایی که در آن جنگ باید کرد

لغت نامه دهخدا

دارالحرب. [ رُل ْ ح َ ] ( ع اِ مرکب ) جایی که در آن جنگ باید کرد. || کشور کفار که مطیع اسلام نباشند. چون اینچنین ملک لایق غزا کردن است ، دارالحرب گفتند. ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. سرزمین دشمن که در آنجا جنگ کنند، شهر دشمن.
۲. [قدیمی] سرزمین های خارج از ممالک اسلامی را می گفتند که با مسلمانان در جنگ بودند.

دانشنامه عمومی

دار الحرب به سرزمینی گفته می شود که کافران در آن سکونت دارند و احکام کفر در آن جا نافذ و جاری است. [۱] مقابل آن دار الاسلام قرار دارد.


دانشنامه آزاد فارسی


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دار الحَرب، دارالکفر، دار الشرک و بلاد حرب همگی به یک معنی یعنی سرزمین کافران می باشند و مقابل آن عنوان دار الاسلام قرار دارد؛ از عنوان دار الحرب در بابهای صلات، خمس، جهاد، تجارت، عتق، لقطه و دیات سخن گفته اند.
دار الحرب به سرزمینی گفته می شود که کافران در آن سکونت دارند و احکام کفر در آن جا نافذ و جاری است. مقابل آن دار الاسلام قرار دارد.
امامت جماعت و دار الحرب
در فرض اختلاف دو یا چند نفر بر سر امامت جماعت، برای تقدیم یکی از آنان به مرجّحات رجوع می شود. از جمله مرجّحات، پیشگام بودن یکی از آنان در هجرت از دار الحرب به دار الاسلام است که در صورت برابر بودن آنان در آگاهی از احکام شرعی (فقه) به آن رجوع می شود.برخی گفته اند مرجّح فوق مربوط به قبل از فتح مکّه می باشد و پس از فتح مکّه، هجرت قطع شده است؛ از این رو، در زمان ما چنین مرجّحی وجود ندارد.
استفاده از آلات معابد در مسجد
استفاده از آلات و اثاث معابد ویران شده در دار الحرب، تنها در مساجد جایز است.
گنج یافته شده در دار الحرب
...


کلمات دیگر: