کلمه جو
صفحه اصلی

چشم خروس

فارسی به انگلیسی

indian licorice


فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. پروانه واران جزو تیر. پیچیها که برگهایش مرکب و یکی از برگچه هایش تبدیل به پیچی شده که میتواند بدور نباتات دیگر بپیچد و آن جزو گیاهان بومی هندوستان و جنوب شرقی آسیاست عشق. چشم خروس شنجره العقد عین الدیک .

لغت نامه دهخدا

چشم خروس. [ چ َ / چ ِ م ِ خ ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب )دانه ای باشد سرخ رنگ شبیه به چشم خروس و خال سیاهی در میان دارد، گویند ثمر درخت «بقم » است ، یک درم از آن بخورند قوت باه دهد و بعربی «عین الدیک » خوانند. ( برهان ) ( انجمن آرا ). دانه ای سرخ که سرش سیاه باشد. ( آنندراج ). دانه ای سرخ رنگ مانند چشم خروس که خال سیاهی در میان دارد و گویند خوردن آن قوت باه دهد. ( ناظم الاطباء ). || کنایه از شراب انگوری هم هست.( برهان ). شراب سرخ. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شراب انگوری. ( ناظم الاطباء ). کنایه از شراب که در سرخی رنگ به چشم خروس ماند. || لب معشوق. ( انجمن آرا ). لب سرخ. ( آنندراج ). کنایه از لب معشوق است که درسرخی رنگ بچشم خروس ماند. رجوع به چشم خروسان شود.

دانشنامه عمومی

نگاه کنید به متن.
چشم خروس یا آدونیس (نام علمی: adonis) نام یک سرده از تیرهٔ آلالگان است. برگ های آدونیس بریده و از برگ های آلاله پهن تر است. آدونیس گل های زرد و قرمز دارد و در مزارع گندم پراکنده است.
آدونیس آتشی؛ آدونیس بهاره؛ آدونیس تابستانی

دانشنامه آزاد فارسی



کلمات دیگر: