کلمه جو
صفحه اصلی

حد اوسط

لغت نامه دهخدا

حداوسط. [ ح َدْ دِ اَ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب )رجوع بحد به معنی تعریف ، و نیز رجوع به قیاس شود.

دانشنامه آزاد فارسی

حدّ اوسَط
در اصطلاح منطق، از آن به اوسط و حد وسط تعبیر می شود و آن جزئی از قیاس است که در صغری در کنار حد اصغر و در کبری در کنار حد اکبر قرار می گیرد و سبب تألیف قیاس می گردد. حد وسط در دو مقدمۀ قیاس تکرار می شود. چگونگی قرارگرفتن آن در کنار دو حد دیگر در صغری و کبری، شکل قیاس را تعیین می کند (← اشکال_اربعه). با حذف حد وسط، حد اصغر به حد اکبر می پیوندد و قیاس نتیجه می دهد، چنان که در قیاسِ «سقراط انسان است/هر انسانی فانی است» با حذف «انسان (حد وسط)، این نتیجه به بار می آید که: «سقراط فانی است». نیز ← انتاج


کلمات دیگر: