کلمه جو
صفحه اصلی

خجندیان

فرهنگ فارسی

نام خاندان معروفی در اصفهان بوده و این خاندان در اصفهان از روسای شافعیه بوده اند .

لغت نامه دهخدا

خجندیان. [ خ ُ ج َ ]( اِخ ) نام خاندان معروفی در اصفهان بوده و این خاندان در اصفهان از رؤسای شافعیه بوده اند و غالباً مابین ایشان و حنفیه نزاع دست میداد و بقتل و غارت میرسید و هر دفعه یکی از محلات اصفهان خراب و زیر و زبر میشد، علاوه بر ریاست دینی غالب اوقات ریاست بلدی نیز در تصرف ایشان بوده و ایشان را با ملوک سلجوقیه وقایعی است که در کتب تاریخ ثبت است این طایفه اصلاً از شهر خجند از بلاد ماوارءالنهر میباشند و نسب ایشان به مهلب بن ابی صفرة از امرای معروف امویه می پیوندد. ( از تعلیقات قزوینی بر لباب الباب عوفی چ اروپا ص 354 ).

دانشنامه عمومی

خُجَندیان یا آل خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی در سده های سده ۵، سده ۶ و سده ۷ هجری قمری هستند. اینها که پیشوای شافعیان اصفهان بودند و بیشتر اداره شهر را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام دردشت می زیستند. چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده می شدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نام دار به صدر خجندی بودند. ریشه آنها به مهلب ابن ابی صفره، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان می رسد. نام داری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ بوده است.
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشته اند. برخی از آنها بر این پایه اند:
آل خجند در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا نهادند که به روی همگان گشوده بود. این کتابخانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
افراد برجسته این خاندان به این گونه اند:

دانشنامه آزاد فارسی

خُجَنْدیان (قرون ۵ تا ۷ق)
(یا: آل خُجَنْد) از خاندان های علمی معروف اصفهان. خاندانی عرب تبار و از فرزندان مُهَّلب بن اَبی صُفّره بودند که پس از فتوحات در سرزمین های ماوراءالنهر ساکن شدند. چون زادگاه این خاندان، شهر خُجَنْد ماوراءُالنّهر بود، به «خُجَنْدی» مشهور شدند و با انتقال به اصفهان در زمان خواجه نظام الملک طوسی (متوفی ۴۸۵) صاحب شوکت و اعتبار شدند و ریاست شافعیان اصفهان را در دست گرفتند. پیوسته میان خُجَنْدیان و آل صاعد، که حنفی مذهب بودند، کشمکش برپا می شد که درنتیجۀ این آشوب ها، اصفهان بارها ویران شد و مساجد، مدارس، کتابخانه ها و محلات بسیاری در آتش سوخت. افراد این خاندان در زمان سلاجقه اقتدار فراوانی پیدا کردند و برحسب سیاست وقت، گاهی از سلاجقه و زمانی از خلفای بغداد طرفداری می کردند. خجندیان با اسماعیلیه به شدت مخالف بودند و بسیاری از اسماعیلیان اصفهان به دست آنان به قتل رسیدند. برخی مشاهیر این خاندان عبارت اند از ابوالمظفر خجندی (متوفی ۴۹۶ ق) واعظ و مدرس شافعی که برای رفع اختلاف میان اهل سنت و شیعه به ری رفت و در آن جا به دست یکی از شیعیان کشته شد؛ عبداللطیف خجندی (متوفی ۵۲۳ ق) عالم حدیث که فدائیان اسماعیلی او را به قتل رساندند؛ صدرالدین محمد خجندی (متوفی ۵۵۲ ق) که به سبب اختلاف با سلجوقیان از اصفهان به موصل رفت؛ صدرالدین محمود خجندی (متوفی ۵۹۲ ق) که مدتی در نظامیه بغداد تدریس کرد و صدرالدین عمر خجندی (متوفی ۶۳۵ ق) از بزرگان شافعی اصفهان و ممدوح کمال الدین اسماعیل اصفهان شاعر برجسته قرن ۷ ق.


کلمات دیگر: