بیستم
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
جزء من العشرین
مترادف و متضاد
بیستم، بیستمین، یک بیستم
فرهنگ فارسی
عدد ترتیبی برای بیست آنکه یا آنچه در مرتب. بیست باشد .
فرهنگ معین
(تُ ) (ص . ) دارای رتبه با شمارة بیست .
لغت نامه دهخدا
بیستم. [ ت ُ ] ( عدد ترتیبی ، ص نسبی ) چیزی که در مرتبه بیست واقع شده باشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
آن که یا آنچه در مرتبۀ بیست واقع شده.
پیشنهاد کاربران
20th خونده میشه ( تواِنی اِس ) و هنگام تلفظ ( th ) باید زبان به دندان های بالا بخورد.
و معنی اش هم میشود بیستم و یا بیستمین
و معنی اش هم میشود بیستم و یا بیستمین
کلمات دیگر: