کلمه جو
صفحه اصلی

پینک

فارسی به انگلیسی

luck


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پیشانی خرد پیشانی ناچیز. ۲- بخت اقبال : این پینک بسوزد. ( این بخت منسبت که موجب این همه مصیبتهاست )

فرهنگ معین

(نَ ) (اِمصغ . ) (عا. ) ۱ - پیشانی خرد، پیشانی ناچیز. بخت ، اقبال .

لغت نامه دهخدا

پینک. [ ن َ ] ( اِ مصغر ) در تداول عامیانه زنانه ، پیشانی خرد. پیشانی ناچیز. || مجازاً، بخت : این پینک بسوزد؛ این بخت منست که موجب اینهمه مصیبت هاست.

دانشنامه عمومی


گویش مازنی

/pinak/ وصله - آستر ۳نام مرتعی در سوادکوه & از توابع دهستان بندپی بابل

۱وصله ۲آستر ۳نام مرتعی در سوادکوه



پیشنهاد کاربران

چرت و خواب سبک. پینکی: آدمی که دایم چرت می زند. در گویش کازرونی ( ع. ش )

نام روستا در بابل


کلمات دیگر: