companionship, accompaniment
تماشی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
(قدیمی) همراهی، همدمی
باهم راه رفتن، باهم قدم برداشتن
( مصدر ) با هم راه رفتن با یکدیگر قدم برداشتن .
( مصدر ) با هم راه رفتن با یکدیگر قدم برداشتن .
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) با هم راه رفتن .
لغت نامه دهخدا
تماشی. [ ت َ ] ( ع مص ) بهم رفتن. ( زوزنی ). بهمدیگر رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). باهم رفتن. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
با هم راه رفتن، با هم قدم برداشتن.
کلمات دیگر: