کلمه جو
صفحه اصلی

استضائه

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) روشنی خواستن طلب روشنایی کردن روشنی پذیرفتن . ۲ - ( مصدر ) روشن شدن . ۳ - ( اسم ) روشنی جویی .

فرهنگ معین

(اِ تِ ئِ ) [ ع . استضائة ] ۱ - (مص ل . ) توانایی ، قدرت داشتن . ۲ - روشن شدن . ۳ - (اِمص . ) روشنی جویی .

لغت نامه دهخدا

( استضائة ) استضائة. [ اِ ت ِ ءَ ] ( ع مص ) روشن کردن. || روشن شدن. ( زوزنی ). روشنی پذیرفتن. || روشنی جوئی. || استشاره : لاتستضیئوا بنار اهل الشرک ؛ و آن منع از استشاره با اهل شرک باشد.

استضائة. [ اِ ت ِ ءَ ] (ع مص ) روشن کردن . || روشن شدن . (زوزنی ). روشنی پذیرفتن . || روشنی جوئی . || استشاره : لاتستضیئوا بنار اهل الشرک ؛ و آن منع از استشاره با اهل شرک باشد.


فرهنگ عمید

روشنی خواستن، طلب روشنایی کردن.


کلمات دیگر: