کلمه جو
صفحه اصلی

بیست

فارسی به انگلیسی

twenty, score

twenty


مترادف و متضاد

twenty ()
بیست

فرهنگ فارسی

بایست ( دوم شخص مفرد امر حاضر از ایستادن ) .
شهری از نواحی برقه ٠

فرهنگ معین

[ په . ] ( اِ. ) ۱ - برابر با دو ده ، نوزده به اضافة یک . ۲ - کنایه از: بسیار عالی .

لغت نامه دهخدا

بیست. ( عدد، ص ، اِ ) عقد دوم از عقود اعداد یعنی دو دفعه ده. ( ناظم الاطباء ). عددی پس از نوزده و قبل از بیست ویک. ( یادداشت مؤلف ). دو ده. ( انجمن آرا ). عشرون و عشرین. نماینده آن در ارقام هندیه «20» و در حساب جمل «ک » باشد و مؤلف نیز در یادداشتی نویسند بگمان من این کلمه با اصل کلمه بیس لاتینی بمعنی دوبار و مکرر یکی است. تمام عشرات از سی تا نود از آحاد گرفته شده است جز بیست که به معنای مکرر ده و دوبار ده است و اگر این حدس ما صحیح باشد یعنی دو بار ده. ( و این بی و بیس بگمان من در کلمه بینی هم آمده است یعنی دوبار ( نی ) نای یعنی دوقصبه و این را من بمرحوم هرتسفلد گفتم و او در اول تردیدی کرد و بعد سکوتی بعلامت رضا در او پیدا شد ).

بیست. ( فعل امر ) مخفف بایست. برپا شو. || درنگ کن. توقف کن. ( از برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از ناظم الاطباء ) :
این بگفتندو قضا می گفت بیست
پیش پایت دام ناپیدا بسیست.
مولوی.
عذر آوردند کای مادر تو بیست
این گناه از ما ز تو تقصیر نیست.
مولوی.
بسته هر جوینده را که راه نیست
بر خیالش پیش می آید که بیست.
مولوی.
رجوع به بیستادن شود.

بیست. ( ص ) آزاردیده و زیان یافته. ( ناظم الاطباء )

بیست. [ ] ( اِخ ) ابوسعید گفته گمان میکنم از قریه های ری باشد. ( از مراصد الاطلاع ).

بیست. [ ب َ ] ( اِخ ) شهری از نواحی برقه. ( از مراصدالاطلاع ) ( از معجم البلدان ).

بیست . (عدد، ص ، اِ) عقد دوم از عقود اعداد یعنی دو دفعه ده . (ناظم الاطباء). عددی پس از نوزده و قبل از بیست ویک . (یادداشت مؤلف ). دو ده . (انجمن آرا). عشرون و عشرین . نماینده ٔ آن در ارقام هندیه «20» و در حساب جمل «ک » باشد و مؤلف نیز در یادداشتی نویسند بگمان من این کلمه با اصل کلمه ٔ بیس لاتینی بمعنی دوبار و مکرر یکی است . تمام عشرات از سی تا نود از آحاد گرفته شده است جز بیست که به معنای مکرر ده و دوبار ده است و اگر این حدس ما صحیح باشد یعنی دو بار ده . (و این بی و بیس بگمان من در کلمه ٔ بینی هم آمده است یعنی دوبار (نی ) نای یعنی دوقصبه و این را من بمرحوم هرتسفلد گفتم و او در اول تردیدی کرد و بعد سکوتی بعلامت رضا در او پیدا شد).


بیست . (فعل امر) مخفف بایست . برپا شو. || درنگ کن . توقف کن . (از برهان ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء) :
این بگفتندو قضا می گفت بیست
پیش پایت دام ناپیدا بسیست .

مولوی .


عذر آوردند کای مادر تو بیست
این گناه از ما ز تو تقصیر نیست .

مولوی .


بسته هر جوینده را که راه نیست
بر خیالش پیش می آید که بیست .

مولوی .


رجوع به بیستادن شود.

بیست . [ ] (اِخ ) ابوسعید گفته گمان میکنم از قریه های ری باشد. (از مراصد الاطلاع ).


بیست . [ ب َ ] (اِخ ) شهری از نواحی برقه . (از مراصدالاطلاع ) (از معجم البلدان ).


بیست . (ص ) آزاردیده و زیان یافته . (ناظم الاطباء)


فرهنگ عمید

عدد اصلی بعد از نوزده، «۲۰».

دانشنامه عمومی

بیست (آلبوم). بیست نام اولین آلبوم مستقل کامران و هومن است که پس از جدایی از گروه بلک کتز در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) توسط کمپانی آونگ منتشر شد. تمام اشعار این البوم را مریم حیدرزاده (به غیر از شعر آهنگ با تشکر از شما که از اشکان رحیمی است) سروده و آهنگ سازی آلبوم را نیز رامین زمانی انجام داده است.
۱ . ۲۰(بیست) - ۴:۳۸
۲ . اون با من - ۳:۵۸
۳ . فدای سرت - ۴:۳۲
۴ . من و ببخش(دکلمه) - ۱:۰۸
۵ . من و ببخش - ۴:۴۶
۶ . اگه عشق من تو نیستی - ۴:۳۴
۷ . اونی که می خواستم - ۴:۳۳
۸ . من تو رو می خوام - ۴:۰۷
۹ . با تشکر از شما(دکلمه) - ۰:۲۳
۱۰ . با تشکر از شما - ۴:۰۷

گویش اصفهانی

تکیه ای: vis
طاری: vis
طامه ای: vis
طرقی: vis
کشه ای: vis
نطنزی: vis


پیشنهاد کاربران

درجه یک ، عالی، بهترین

واقعا برنامه خوبیه 👍👍
ای کاش نیاز به اینترنت نداشت .


کلمات دیگر: