کلمه جو
صفحه اصلی

بی دیوار

فرهنگ فارسی

که دیوار ندارد ٠

لغت نامه دهخدا

بی دیوار. [ دی ]( ص مرکب ) ( از: بی + دیوار ) که دیوار ندارد :
بچشم سر یکی بنگر سحرگاه
بر این دولاب بی دیوار و بی لاد.
ناصرخسرو.
رجوع به دیوار شود.


کلمات دیگر: