کلمه جو
صفحه اصلی

تیز شوق

فرهنگ فارسی

گرم در میل و اشتیاق به چیزی

لغت نامه دهخدا

تیزشوق. [ ش َ / ش ُ ] ( ص مرکب ) گرم در میل و اشتیاق به چیزی. ( ناظم الاطباء ) :
تیزشوقان ره کعبه ، پی راحت خود
پای از دیده کنند و به مغیلان بخشند.
ظهوری ( از آنندراج ).
رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: