کلمه جو
صفحه اصلی

بهیره

فرهنگ اسم ها

اسم: بهیره (دختر) (عربی) (تلفظ: bahire) (فارسی: بَهيره) (انگلیسی: bahire)
معنی: شریف، زیبا، زن سنگین کفل، بزرگ سرین

(تلفظ: bahire) (عربی) شریف ، زیبا ، زن سنگین کفل ، بزرگ سرین .


فرهنگ فارسی

دهی از دهستان باوی است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است .

لغت نامه دهخدا

( بهیرة ) بهیرة. [ ب َ رَ ]( ع ص ، اِ ) زن سست کوتاه خلقت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || زن شریف آزاد. || زن گران کابین. بهیرة مهیرة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ازناظم الاطباء ). زن نیکو گران کاوین. ( مهذب الاسماء ).
بهیره. [ ب َ رَ ] ( اِ ) بهندی بلیله است. ( فهرست مخزن الادویه ) ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به بهیر شود.

بهیره. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان باوی است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 225 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

بهیره . [ ب َ رَ ] (اِ) بهندی بلیله است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به بهیر شود.


بهیره . [ ب َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 225 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


بهیرة. [ ب َ رَ ](ع ص ، اِ) زن سست کوتاه خلقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || زن شریف آزاد. || زن گران کابین . بهیرة مهیرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ازناظم الاطباء). زن نیکو گران کاوین . (مهذب الاسماء).


پیشنهاد کاربران

بهیره : بهیرة السیدة الشریفة ، خانم محترم


کلمات دیگر: