کلمه جو
صفحه اصلی

بال بان

فرهنگ اسم ها

اسم: بال بان (پسر) (کردی)
معنی: نوعی پرنده ‏شکاری ( نگارش کردی

فرهنگ فارسی

دهی از شهرستان شیراز است
نوعی از ساز بادی است

هریک از افرادی که در کنار یکی از بال‌های هواگَردِ درحال‌خزش حرکت می‌کند تا از برخورد نوک آنها با موانع موجود جلوگیری شود


لغت نامه دهخدا

بال بان. ( اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز که در 63 هزارگزی جنوب خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا در جلگه واقع است. ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و برنج و چغندر و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).، بالبان. [ ل َ ] ( اِ ) بالابان. نوعی ساز بادی. و رجوع به بالابان شود.

بال بان . (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز که در 63 هزارگزی جنوب خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا در جلگه واقع است . ناحیه ایست دارای آب و هوای معتدل و 118 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و برنج و چغندر و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).


فرهنگستان زبان و ادب

{wing walker} [حمل ونقل هوایی] هریک از افرادی که در کنار یکی از بال های هواگَردِ درحال خزش حرکت می کند تا از برخورد نوک آنها با موانع موجود جلوگیری شود


کلمات دیگر: