کلمه جو
صفحه اصلی

سلیله


مترادف سلیله : دختر، بنت

متضاد سلیله : ابن، سلیل

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: salile) (عربی) (در قدیم) دختر ، دخت ، فرزندِ دختر .


اسم: سلیله (دختر) (عربی) (تلفظ: salile) (فارسی: سَليله) (انگلیسی: salile)
معنی: دخت، فرزندِ دختر، ( در قدیم ) دختر

مترادف و متضاد

دختر، بنت ≠ ابن، سلیل


فرهنگ فارسی

(اسم ) دختر .
دختر . دخت . یا ماهی دراز

فرهنگ معین

(سَ لَ یا لِ ) [ ع . سلیلة ] (اِ. ) دختر.

لغت نامه دهخدا

سلیله. [ س َ ل َ ] ( ع اِ ) دختر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دخت. ( منتهی الارب ). || آنچه دراز شود از گوشت پشت و عصب آن. یا گوشت پاره است یا پیه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). || ماهی دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یک نوعی ماهی دراز. ( ناظم الاطباء ). || پلیته که پنبه و پشم غاژ کرده در وی پیچند و ریسند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

فرزند اناث، دختر.


کلمات دیگر: