کلمه جو
صفحه اصلی

هیما

فرهنگ اسم ها

اسم: هیما (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: hima) (فارسی: هیما) (انگلیسی: hima)
معنی: بانوی عاشق، مرکب از هیم ( عربی به معنای عاشق و شیفته ) + الف تانیث فارسی

فرهنگ فارسی

بیابان بی آب

لغت نامه دهخدا

هیما. [ هََ] (ع ص ) بیابان بی آب . (دهار). رجوع به هیماء شود.


هیما. [ هََ] ( ع ص ) بیابان بی آب. ( دهار ). رجوع به هیماء شود.، هیم ا. [ هََ مُل ْ لاه ] ( ع سوگند ) سوگند با خدای. قسم به خدا. ( منتهی الارب ( از اقرب الموارد ). ایم اﷲ، به ابدال. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هیم شود.

دانشنامه عمومی

شهرستان هیما (به عربی: ولایة هیما ) یکی از شهرستانهای استان وُسطی در کشور پادشاهی عمان است.مناطق گردشگری متعددی در شهرستان هیما وجود دارد.غارها، چشمه ها و زیستگاه های حیات وحش در کوه های اطراف این شهرستان به چشم می خورد. مشهورترین غارهای آن «الراکی»، «المسک»، «وادی صراف» و «قطار» نام دارند، همچنین چشمه های گوناگونی از آب شیرین و گوارا در پایه کوه ها در جریان است از جمله چشمه «عین الهابور»، چشمه «قرن عانوز» و چشمه «بوی الحوجاء»، آب این چشمه ها به وادی جعلونی می ریزند که در نهایت المطاف به صحرای جده حراسیس منتهی می شود. در دوران قدیم نام این شهرستان «المعبر» بوده است.
السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).
دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)» ، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.
عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی
لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.
بدوی، محمد، آلسعید، (دلیل أعلام عُمان) ، دانشگاه سلطان قابوس، مکتبه لبنان چاپ دوم، سال ۲۰۰۶ میلادی. (به عربی).
المعمری، بن معتوق، سالم ،(«عمان ۹۲») چاپ مسقط سال میلادی۱۹۹۲ میلادی. به (عربی).
عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی
دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف آیت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸ میلادی.
جمعیت آن در حدود ۱۰۰۰۰ هزار نفر می باشد.
زبان مردم این شهرستان عرب هستند.

پیشنهاد کاربران

هیما در زبان کوردی به معنی نشانه، دلیل

هێما در زبان کوردی بمعنای آیت و نشانه

هیماچال پرادش به معنی سرزمین کوه های برفی یکی از ایالات شمالی کشور هند است

هیما نیز مانند شیما، نام یکی دیگر از خواهران رضایی پیامبر اکرم ( ص ) می باشد.

هیما اسمی پسرانه است و در کوردی و فرهنگ کوردی به فارسی استاد هژار به معنی نشانه، اشاره ، دلیل و نماد یا سنبل هم معنی می دهد برای مثال در کوردی می گن هیمای ئازادیه: یعنی نماد و سنبل آزادی هست.
در عربی هیما بصورت ایماء نوشته می شود و همان معنی هیما در کوردی و فارسی را می دهد.

هیما خیلی اسم قشنگی است هیما هم دختر و هم پسر داریم معنی اسم هیما یعنی اشاره چون اسم خودم هیما هست و خیلی اسم هیما را دوست دارم

هیما سنبل ونماد عشق هستش واسم هیمارو رو مچ دستم خالکوبی کردم بس که این اسم به من حس خوبی میده وعاشق همه اونایی هستم که این اسم هیمارو واسه خودشون انتخاب کردن وامیدوارم که مثه اسمشون همیشه عاشق باشن

توی وزن خودش بهترین اسم هست. هم تک و هم دخترانه ناز. .

در کوردی به معنای نماد است و اسم دخترم رو گذاشتم هیما

اسم هێما یا همان هیما اسم کوردیست به اسم نشانه مانند هێمای ئەوین یعنی نماد عشق نشانه دلداری

واژه هیما یا هیمال __ مانند هیمالیا
واژه ایرانی هندی ( پهلوی ) است و در مانای برف و سپید است ___ این واژه به زبان تازی هم راه یافته در چم و مانای عشق پارسی

هیما به معنی برف در. زبان سانسکریت میباشد
بانوی عشق با ریشه عربی فارسی
اسم دخترانه بسیار خاص و زیباییست😍😍


کلمات دیگر: