کلمه جو
صفحه اصلی

هلاله

فرهنگ اسم ها

اسم: هلاله (دختر) (کردی) (گل) (تلفظ: halaleh) (فارسی: هَلاله) (انگلیسی: halaleh)
معنی: گلی زرد رنگ خوشبو، آلالة، جارزدن، با خبر ساختن ( نگارش کردی

لغت نامه دهخدا

هلاله. [ هََ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان نوشهر که دارای یکصد تن سکنه است. آب آن از کارون و محصول عمده اش غله است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

دانشنامه آزاد فارسی

هِلاله (meniscus)
هِلاله
در فیزیک، شکل خمیدۀ سطح مایع در لوله ای باریک، حاصل از اثر چسبندگی کشش سطحی(موئینگی). وقتی دیواره های ظرف با مایع مرطوب شوند، هلاله به شکل کاو (مقعر) درمی آید، ولی مایعات بسیار گرانرو (غلیظ)، مانند جیوه، هلاله ای به شکل کوژ (محدب) ایجاد می کنند. عدسیهلالی نیز عدسی کوژ ـ کاو یا کاو ـ کوژ است. وقتی مایعی در لوله ای باریک قرار می گیرد، کشش سطحیباعث می شود که سطح آن به شکل منحنی درآید. مایعاتی مانند آب، که دیوارهای ظرف را مرطوب می کنند، هلاله ای مقعر، و مایعات ویسکوز(گرانرو)، مانند جیوه، هلاله ای محدب تشکیل می دهند.

گویش مازنی

/halaale/ لاله - سبزی جنگلی خودرو که در پلو ریزند

۱لاله ۲سبزی جنگلی خودرو که در پلو ریزند


پیشنهاد کاربران

هلاله یعنی گلی زرد و خوشبو در کوههای دالاهو ( از کوههای کرمانشاه )

اسم دخترمه و اسم اولین پادشاه زن ایرانی است

هلاله مفهوم هلال ماه خمیدگی نیم دایره اگه توجه داشته باشید. هلال ماه نصف. ماه

هلاله به معنی . . گل زرد رنگ خوشبو

اسم خواهرمه جدای از معانی بالا به معنی گرده ی گل هم هست که زنبور عسل از گل ها جمع می کنه در تلفظ کوردی آخرش رو با فتحه تلفظ میکنند نه کسره
هەڵاڵە نوشتار با الفبای کردی

هفتمین پادشاه زن ایرانی در زمان کیانیان سی سال پادشاه ایران بود

هفتمین پادشاه کیانیان . دختر بهمن در شاهنامه فردوسی به نام همای چهر آزاد از او یاد شده است

هلاله یعنی دختری که هر سوالی در مورد فیزیک ازش بپرسی برایت جواب می دهد و من نمی دانم با چه فرمولو قانونی برایش ثابت کنم که بهش علاقه دارم


کلمات دیگر: