کلمه جو
صفحه اصلی

بروان

فرهنگ اسم ها

اسم: بروان (پسر) (کردی)
معنی: پیش بند ( نگارش کردی

فرهنگ فارسی

شهریست با نعمت و جای بازرگانان و در هندوستان است .

لغت نامه دهخدا

بروان. [ ب َرْ ] ( اِ ) در ناظم الاطباءکلمه به معانی ذیل بکار رفته است : دستمال و رومال وهوله و هرچه در روی شانه افکنند و قبای بلند و کلاه دراز. اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.

بروان. [ ب َرْ ] ( اِخ ) شهریست [ به حدود خراسان ] بانعمت و جای بازرگانان و درِ هندوستان است. ( حدود العالم ). و رجوع به پروان شود.

بروان . [ ب َرْ ] (اِ) در ناظم الاطباءکلمه به معانی ذیل بکار رفته است : دستمال و رومال وهوله و هرچه در روی شانه افکنند و قبای بلند و کلاه دراز. اما در مآخذ دیگر که در دسترس بود دیده نشد.


بروان . [ ب َرْ ] (اِخ ) شهریست [ به حدود خراسان ] بانعمت و جای بازرگانان و درِ هندوستان است . (حدود العالم ). و رجوع به پروان شود.



کلمات دیگر: