کلمه جو
صفحه اصلی

بلباس

فرهنگ اسم ها

اسم: بلباس (پسر) (کردی) (تلفظ: belbas) (فارسی: بلباس) (انگلیسی: belbas)
معنی: به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند، بة برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند ( نگارش کردی

فرهنگ فارسی

ناحیه ای در حوالی ساو جبلاغ ( مهاباد ) مرکز کرد هایی که به لهجه [ بلباسی ] سخن میگویند .
ناحیه ای در حوالی ساوجبلاغ مرکز کردهایی که به لهجه بلباس سخن میگویند .

لغت نامه دهخدا

بلباس. [ ب ِ ] ( اِخ )ناحیه ای در حوالی ساوجبلاغ ( مهاباد ) مرکز کردهایی که به لهجه بلباس سخن میگویند. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

دیباچه :
فرهنگ فارسی معین )
شرف الدین بن شمس الدین بدلیسی ، شرفنامه : تاریخ مفصل کردستان ، چاپ محمد عباسی ،چاپ افست تهران
بلباس . (اِخ )ناحیه ای در حوالی ساوجبلاغ (مهاباد) مرکز کردهایی که به لهجه ٔ بلباس سخن میگویند. (فرهنگ فارسی معین ).
بلباس یا به زبان کردی بڵباس بِلْباس bilbas اتحادیه ای مرکب از چند طایفه بزرگ کرد در شمال غربی ایران و شمال شرقی عراق که حکام آن با عنوان موروثی مَزین (مَزِن )یا آغا شناخته می شدند. در دویست سال اخیر، هر یک از اعضای این اتحادیه ، از آن جدا شده و در مناطقی اسکان یافته اند که بعدها به نام آنان خوانده شده است .طوایف منگور، مامِش ، پیران ،گورک ،رمک ، سِن ، کاخِذِری ، کاک آقاعثمان ،آکو ، زودی (یا زادی ) و بالک ، از اعضای عمده آن به شمار می آمده و در اطراف رودخانه لاوین ، در بخش علیای رودزاب ، اقامت داشته اند.
معنی نام و نشان ایلات بزرگ کُرد موسوم به بلباس

دانشنامه آزاد فارسی

بَلْباس
اتحادیه ای از چند طایفۀ بزرگ کُرد ایران و عراق، مرکب از طوایف منگور، ماش، پیران، سن، کاخدری، کاک آقاعثمان، زودی، بالک، رمک و چند طایفۀ دیگر. تقریباً همۀ طوایف بلباس از اتحادیه جدا شده اند و در مناطقی که به نام آنان موسوم است، استقرار و اسکان یافته اند. بلباس های عراق عمدتاً در رانیه سکونت دارند. جمعیت بلباس در قرن گذشته قریب به ۲۰ هزار خانوار بود. تعداد چادرنشینان بلباس ایران بالغ بر ۷۸۰ خانوار است. بلباس ها در شورش معروف شیخ عبیدالله شمزینی (۱۲۹۷ق) شرکت داشتند. حمزه آقا منگور، از سرکردگان اصلی این شورش بود. سران طوایف بلباس از جمله بزرگان جمهوری خودمختار مهاباد بودند.

پیشنهاد کاربران

بلباس که مخف ان میشه بلواس. . بل به معنی پریدن جهنده. . اس به معنی اسب است که بلواس میشه سوار کار ماهر اسم نیست بلکه لقب هست و در لرهای بختیاری و بهمی دوطایفه به اسمهای بلواس و روستایی به نام بلواس در خوزستان زندگی میکنن که جمعیت کل بلواسی های خوزستان و بهمی به 12000نفر میرسه

بلباس قوم بزرگ کرد که سابقه و پیشینه محکم و مدیدی در بین کردها دارند که در زمانهای پیشین حکومت وقت دست به تعبید و پراکندگی این قوم به اقصی نقاط ایران زمین از جمله سیستان خوزستان ، مازندران، زنجان، ایلام ولرستان می زنند و بیشتر این زیر مجموعه ها با تغییر نام و فراموشی از پیشینیان خودو با تلفیق با اقوام مجاور سکونت خود، قوم بلباس را کم رنگ نموده اند

طایفه بلواسی ایل کیانرسی ایل لر بختیاری

من خودم بلباسی هستم که در رشته کوه های دماوند هستیم
یک طایفه بزرگ
به ما گفتند از کردستان در گذشته دور به اینجا تبعید شدیم
شهید بلباسی هم از طایفه می باشد

طایفه بلباسی از بزرگترین و قدرتمند ترین طوایف شیعه شمال عراق بوده اند که به علت ارادت خاص به خاندان اهلبیت عصمت و طهارت و با دسیسه های مختلف از قرن سیزده به بعد دچار پراکندگی شدند و به مازندران ، لرستان ، خوزستان ، سیستان، چهار محال بختیاری، ایلام ، زنجان، تبعید شدند. اما همچنان باقی خواهند ماند تا مانند شهید بلواسی در رکاب امام عصر قیام جهانی ایشان را یاری نمایند، انشاالله

طایفه بلواسی ایل چهارلنگ قوم لر بختیاری


اکثر کشورهای همسایه ایران روزی جزوه خاک ایران بودند

شمال عراق قوم آشور زندگی می کند و اعراب به آن
آسورستان کرد می گویند
کرد در زبان عربی::عشایر و رمه گردان

طایفه بلواسی از تیره بیجنی ایل بهمیی هست که در دوران صفویه در منطقه ای به نام بلواس باغملک زندگی میکردن ولی به دستور شاه برای حفظ مرز های شمالی این طایفه همراه با بقیه طوایف دیگر منطقه بهمیی یعنی همین منگور که ما میگیم منگزوری ها که سادات هستند وایل خدری یا همان کاخدری که برادران بهمیی هستند یا بالک ها که از ایل یوسفی هستتند تبعید شدند ومنطقه بلواس خالی از سکنه مشوند که طایفه زنگنه از منطقه کردستان به باغملک فرستاده میشوند تمام این طوایفی که نام بردم همگی در کنار هم در شهرستان بهمئی و باغملک مثل شمال کشور زندگی میکنند مثل زنگنه که هم کرمانشاه هست هم باغملک

بلباسپور ( Balbaspur ) :نام روستایی در ایالت اودیشا ( اوریسا ) هندوستان
کلمه پور ( Pur ) در هندی به معنی روستا و آبادی است ایل بلباس از این روستای هندوستان است


کلمات دیگر: