کلمه جو
صفحه اصلی

میکال

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: mikāl) (عبری) (= میکائیل) ، ← میکائیل .


اسم: میکال (پسر) (عربی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mikāl) (فارسی: ميکال) (انگلیسی: mikal)
معنی: میکائیل، نام یکی از چهار ملک مقرب

فرهنگ فارسی

درگاه الهی است ( جبرائیل اسرافیل عزرائیل میکائیل ) . شکلهای دیگر این اسم میکائین میکاییل و میکال است و در قر آن بشکل میکال آمده است . میکائیلیان نژادشان از عجم است و مسکنشان نشابور . بروزگار آل عباس در
میکائیل میکائین فرشته روزی

لغت نامه دهخدا

میکال. ( اِخ ) دهی است از دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان واقع در 7هزارگزی خاور دیلمان با 392 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. زیارتگاهی دارد که بنای آن قدیمی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

میکال. ( اِخ ) میکائیل. میکائین. فرشته روزی. ( منتهی الارب ). و رجوع به میکائیل شود.

میکال . (اِخ ) میکائیل . میکائین . فرشته ٔ روزی . (منتهی الارب ). و رجوع به میکائیل شود.


مئکال. [ م ِءْ ] ( ع اِ ) آلت خوردن مانند چمچه و جز آن. ( منتهی الارب ). ابزاری که بدان غذا خورند مانند چمچه و جز آن.( ناظم الاطباء ). ملعقه. ج ، مآکیل. ( اقرب الموارد ).

میکال . (اِخ ) دهی است از دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان واقع در 7هزارگزی خاور دیلمان با 392 تن سکنه . آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است . زیارتگاهی دارد که بنای آن قدیمی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


دانشنامه عمومی

میکال یک روستا در ایران است که در شهرستان سیاهکل استان گیلان واقع شده است. میکال ۴۵۶ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای ایران

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] در قرآن کریم فقط از دو ملک اسم برده شده است: جبرئیل و میکائیل.
مَن کَانَ عَدُوًّا لِّلّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَافِرِینَ
«هر که دشمن خدا و فرشتگان او و پیامبرانش و جبریل و میکال باشد، خدا هم دشمن کافران است.»
گفته شده که حضرت میکائیل به روزی ها و حکم و معرفت نفوس مأمور است.

[ویکی الکتاب] معنی مِیکَالَ: نام یکی از فرشتگان مقرب - میکائیل (معروف است که میکائیل امر باران و گیاهان و روزی را به عهده دارد )
ریشه کلمه:
میکال (۱ بار)

. ظاهر آیه آن است که میکال نام فرشته‏ای است دردعای سوم صحیفه سجادیه پس از ذکر اسرافیل و قبل از ذکر جبریل فرموده «وَ میکائیلَ ذوُالْجاهِ عِنْدَکَ وَ الْمَکانِ الرَّفیعِ مَنْ طاعَتِکَ» از این کلمه فقط معلوم می‏شود که میکائیل از جمله ملائکه و در نزد خدا دارای مقام بلندی است ولی شغل او معلوم نمی‏شود. در ریاض السالکین فرموده: روایت شده که میکائیل بارزاق و حکمة و معرفت نفوس مأمور است و او را اعوانی است از ملائکه که بر همه عالم موکل اند. در مجمع فرموده: جبرئیل و میکائیل هر دو لفظ عجمی اند که معرب شده‏اند به قولی «جبر» در لغت سریانی به معنی عبد و «ایل» به معنی خداست و میک به معنی بنده کوچک است پس چبرئیل یعنی بنده خدا، میکائیل یعنی بنده کوچک خدا. نگارنده گوید در ریاض السالکین گوید: دیلمی از اباامامه از رسول خدا«صلی الله علیه و اله» نقل کرده که: نام میکائیل بنده کوچک خدا است. دلیل غیرعربی بودن این دو لفظ وقوع آنها در تورات است که در «جبر- جبرئیل» گذشت. هاکس در قاموس کتاب مقدس جبرائیل را مردخدا و میکائیل را «کیست مثل خدا» معنی کرده و گوید: او رئیس‏الملائکه است که دانیال او را به قوم یهود واضح نمود و گویند که وی پیشوای عساکر فرشتگان است. نام میکائیل در تورات کتاب دانیال باب دهم بند 13 و 21 و باب 12 بند 1 و ایضا در کتاب مکاشفه یوحنا باب 12 بند 3 آمده است. اینکه هاکس گوید: او رئیس الملائکه است درست نیست زیرا فقط در باره جبرئیل آمده . لفظ مطاع‏ نشان می دهد که میکائیل در اطاعت جبرئیل است. اما در باره معنی آیه فوق. باید دانست که آیه ماقبل چنین است «قُلْ مَنْ کانَ عَدُواً واًلِجَبْریلَ فَاِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِاِذْنِ اللهِ...» آیه در جواب یهود است که با جبرئیل عداوت داشتند و می‏گفتند علت عدم ایمان ما آن است که آورنده وحی جبریل است و ما با او دشمنیم. در مجمع نقل شده که یهود به آنحضرت گفتند: جبریل دشمن ماست که جنگ و سختی نازل می‏کند و میکائیل آسانی و راحتی می‏آورد اگر آورنده وحی میکائیل بود حتما ایمان می‏آوردیم. درجواب فرموده: جبریل فقط مأمور خداست در آوردن وحی. و دشمنی با او بی جا است و در آیه مانحن فیه بطور کلی فرموده: هر که با خدا، ملائکه، پیامبران، جبریل و میکال دشمن باشد خدا با او دشمن است.

گویش مازنی

مرحله ای از رشد شالی در خزانه که دانه ی آن سبز شود


/mikaal/ مرحله ای از رشد شالی در خزانه که دانه ی آن سبز شود

پیشنهاد کاربران

در زبان گیلکی به قلاب ماهیگیری میکال میگن

در گیلکی به معنی قلاب ماهیگیری است


کلمات دیگر: