الیز
فارسی به انگلیسی
gambol
فرهنگ اسم ها
اسم: الیز (دختر) (ترکی) (تلفظ: eliz) (فارسی: الیز) (انگلیسی: eliz)
معنی: دنباله نسل و ردپای ایل
معنی: دنباله نسل و ردپای ایل
فرهنگ فارسی
( آلیز ) ۱ - جفتک جفته لگد پرانیدن ستور با دو پای از عقب . ۲ - جست جستن . ۳ - رم رمیدن .
الیز:جفته، جفتک، جفته ولگد، جست وخیزچهارپایان، آلیززدن: جست وخیزکردن، جفته ولگدانداختن، آلیز: جفته، جفتک، جفته و
( اسم ) ۱ - لگد انداختن ستور. ۲ - جفته جفتک .
الیز:جفته، جفتک، جفته ولگد، جست وخیزچهارپایان، آلیززدن: جست وخیزکردن، جفته ولگدانداختن، آلیز: جفته، جفتک، جفته و
( اسم ) ۱ - لگد انداختن ستور. ۲ - جفته جفتک .
فرهنگ معین
( آلیز ) ( اِ. ) ۱ - جفتک ، جفته ، لگد. ۲ - جَست و خیز. ۳ - رم ، رمیدن .
( اَ ) (اِ. ) ۱ - جفتک زدن چهارپا. ۲ - جفتک .
( اَ ) (اِ. ) ۱ - جفتک زدن چهارپا. ۲ - جفتک .
( اَ ) (اِ.) 1 - جفتک زدن چهارپا. 2 - جفتک .
لغت نامه دهخدا
( آلیز ) آلیز. ( اِمص ، اِ ) جُفته. جُفتک ، و آن لگد پرانیدن ستور باشد با دو پای از پس. || رَم.
الیز. [ اَ ] ( اِ ) جفته و لگد انداختن اسب و استر و سایر ستور. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ). آلیز. ( برهان قاطع ). رجوع به آلیز شود.
الیز. [ اَ ] ( اِ ) جفته و لگد انداختن اسب و استر و سایر ستور. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ). آلیز. ( برهان قاطع ). رجوع به آلیز شود.
الیز. [ اَ ] (اِ) جفته و لگد انداختن اسب و استر و سایر ستور. (ناظم الاطباء) (از برهان قاطع). آلیز. (برهان قاطع). رجوع به آلیز شود.
فرهنگ عمید
( آلیز ) جست وخیز چهارپایان، جفته، جفتک، جفته و لگد.
* آلیز زدن:
۱. جست وخیز کردن.
۲. جفته و لگد انداختن.
جفته، جفتک، لگد، جست وخیز چهارپایان.
* آلیز زدن:
۱. جست وخیز کردن.
۲. جفته و لگد انداختن.
جفته، جفتک، لگد، جست وخیز چهارپایان.
جفته؛ جفتک؛ لگد؛ جستوخیز چهارپایان.
دانشنامه عمومی
الیز (به فرانسوی: Alièze) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Orgelet واقع شده است.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)
الیز ۵٫۸۶ کیلومترمربع مساحت و ۱۵۳ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای فرانسه
۱ داده های فرانسه رودخانه و دریاچه و یخچال ها را در نظر نگرفته است > ۱ km² (۰٫۳۸۶ مایل مربع یا ۲۴۷ هکتار)
الیز ۵٫۸۶ کیلومترمربع مساحت و ۱۵۳ نفر جمعیت دارد.
wiki: الیز
گویش مازنی
/eliz/ تداعی معانی – گفتار یا کاری که موجب یادآوری خاطره ای شود که در یاد دیگران نباشد
تداعی معانی – گفتار یا کاری که موجب یادآوری خاطره ای شود ...
جدول کلمات
آلیز
جفتک , لگد
جفتک , لگد
پیشنهاد کاربران
اِلیز ( Eliz ) : نام دخترانه ترکی به معنی دنباله نسل و رد پای ایل ( مرکب از ایل ایز )
اِلیز:نام دخترانه عبری به معنی خدا نهایت کمال است
اِلیز:نام دخترانه عبری به معنی خدا نهایت کمال است
کلمات دیگر: