کلمه جو
صفحه اصلی

بی باک


مترادف بی باک : بی پروا، بی هراس، پردل، جسور، دلاور، دلیر، سعتری، شجاع، شیردل، گستاخ، متهور، مترس

متضاد بی باک : ترسو، جبون، هراسناک

فارسی به انگلیسی

dauntless, intrepid, adventurer, audacious, bold, confident, daredevil, devil-may-care, fearless, foolhardy, reckless, speculative, stout, stouthearted, unafraid, undaunted, valorous, brash, dauntiess, daring, dauntless

adventurer, audacious, bold, confident, daredevil, devil-may-care, fearless, foolhardy, hardy, reckless, speculative, stout, stouthearted, unafraid, undaunted, valorous


فارسی به عربی

اسراع , بطولی , جریء , جریی , متهور , وقح

فرهنگ اسم ها

اسم: بی باک (پسر) (کردی)
معنی: با جرأت ( نگارش کردی

مترادف و متضاد

audacious (صفت)
بی پروا، متهور، بی باک، بی شرم

brave (صفت)
بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، متهور، بی باک، عالی، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور، شجاع، دلاور، نترس، تهم، مرد، با جرات

bold (صفت)
جسور، بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، گستاخ، متهور، بی باک، باشهامت، خشن و بی احتیاط، چیره، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور

intrepid (صفت)
دلیر، خود سر، متهور، بی باک، سرانداز، شجاع، با جرات، بی ترس

fearless (صفت)
بی پروا، خود سر، بی باک، خیره سر، نترس، بی محابا

dashing (صفت)
جذاب، بی پروا، بی باک، زنده دل

stalwart (صفت)
تنومند، بی باک، ستبر، قوی، شدید، مصمم

brazen (صفت)
بی باک، بی شرم، برنجی

heroic (صفت)
بی باک، حماسی، گردی، قهرمانانه، قهرمان وار

undaunted (صفت)
وحشی، بی باک، رام نشده، بی واهمه

daredevilish (صفت)
بی پروا، بی باک

devil-may-care (صفت)
بی باک، بی توجه به مقام

doughty (صفت)
دلیر، بی باک

venturous (صفت)
جسور، گستاخ، متهور، بی باک، خطر ناک، پر مخاطره

temerarious (صفت)
تند، تصادفی، بی پروا، متهور، بی باک

بی‌پروا، بی‌هراس، پردل، جسور، دلاور، دلیر، سعتری، شجاع، شیردل، گستاخ، متهور، مترس ≠ ترسو، جبون، هراسناک


فرهنگ فارسی

بی ترس و بیم ٠ دلاور مشهور و ترس باشد ٠ بی ترس و بیم باشد چه باک بمعنی ترس و بیم هم آمده است و کنایه از شجاع و دلاور و صاحب تهور باشد ٠
بی ترس، بی پروا، ناباک هم گفته شده
( صفت ) بی ترس بی پروا دلاور .

فرهنگ معین

(ص مر. ) بی ترس ، دلاور.

لغت نامه دهخدا

بی باک. ( ص مرکب ) بی ترس و بیم. دلاور متهور بی ترس باشد. ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ). بی ترس و بیم باشد، چه باک بمعنی ترس و بیم هم آمده است و کنایه از شجاع و دلاور و صاحب تهور باشد. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) :
بگو آن دو بی شرم بی باک را
دو بیدادگر مهر ناپاک را.
فردوسی.
بمرز اندر آمدچو گرگ سترگ
همی کشت بی باک خرد و بزرگ.
فردوسی.
دلش تنگ تر گشت و بی باک شد
گشاده زبان پیش ضحاک شد.
فردوسی.
بی باک و بدخویی که ندانی بگاه خشم
نه نوح را ز سام و نه مر سام را ز حام.
ناصرخسرو.
وربدست جاهل بی باک باشد یک زمان
دفتر بیهودگی و سبحه علیا شود.
ناصرخسرو.
زین اشتر بی باک و مهارش بحذر باش
زیرا که شتر مست و بر او مار مهار است.
ناصرخسرو.
اندر حال خشم رگهای گردن پر شود و روی سرخ گردد و چشمها برخیزد و مردم بانیروتر و بی باک تر شود. ( ذخیره خوارزمشاهی ). امیرالمؤمنین علی رضی اﷲ عنه گفته است دلاورترین اسبان کمیت است و بی باک تر سیاه. ( نوروزنامه ).
ای اسب هجر انگیخته نوشم بزهر آمیخته
روزم بشب بگریخته زآن غمزه ٔبی باک تو.
خاقانی.
در این بودم که آن ظالم بی باک چون زبانیه از در درآمد. ( سندبادنامه ). بقال را شاگردی بود بغایت ناجوانمرد و بی باک. ( سندبادنامه ).
گر وظیفه بایدت ره پاک کن
هین بیا و دفع این بی باک کن.
مولوی.
کو دشمن شوخ چشم بی باک
تا عیب مرا بمن نماید.
سعدی.

فرهنگ عمید

بی ترس، بی پروا، دلیر.

دانشنامه عمومی

بی باک به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
بدون ترس
بی باک (فیلم ۱۹۹۳)، فیلمی به کارگردانی پیتر ویر
بی باک (فیلم ۲۰۰۳)، فیلمی ابرقهرمانی به کارگردانی مارک استیون جانسون
بی باک (فیلم ۲۰۰۶)، فیلمی رزمی و حماسی به کارگردانی رانی یاو
بی باک (مجموعه تلویزیونی)، مجموعهٔ تلویزیونی اینترنتی ابه کارگردانی درو گودارد
بی باک (فصل ۱)، فصل نخست سریال اینترنتی بی باک بر پایهٔ شخصیتی به همین نام در کمیک های مارول
بی باک (شخصیت کامیک)، شخصیت خیالی قهرمان در کتب کامیک مارول کامیکس
بی باک (آهنگ تیلور سوئیفت)
بی باک (آلبوم)، دومین آلبوم استودیوی تیلور سوئیفت

متهور


پیشنهاد کاربران

دلیر

نترس

تیوا

تهور

بی پروا، بی هراس، پردل، جسور، دلاور، دلیر، سعتری، شجاع، شیردل، گستاخ، متهور، نترس


بی پروا

نترس. متهور


کلمات دیگر: