کلمه جو
صفحه اصلی

زماره

فارسی به انگلیسی

flute, pipe

عربی به فارسی

قره ني بم


فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی نای که نوازند .

فرهنگ معین

(زَ مّ رِ یا رَ ) [ ع . زمارة ] (اِ. ) نوعی نای که نوازند.

لغت نامه دهخدا

( زمارة ) زمارة.[ زِ رَ ] ( ع اِ ) نای نوازی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). حرفه زَمّار. ( از اقرب الموارد ).

زمارة. [ زَم ْ ما رَ ] ( ع اِ ) نای. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). نئی که بدان نای نوازند. ( از اقرب الموارد ). || چوب که بر گردن سگ بندند تا از سوراخ در نتواند شدن به انگور خوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ساجور. ( از اقرب الموارد ). و منه ُ:اتی الحجاج بسعیدبن المسیب و فی عنقه زمارة. ( اقرب الموارد ). || ( ص ، اِ ) زن زانیه یا زن زانیه خوبروی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
- کسب الزمارة ؛ جاکشی و زن زناکار را به این طرف و آن طرف برای سود و فایده بردن. ( ناظم الاطباء ). حدیث : نهی عن کسب الزمارة.
|| عمود آهن میان دو حلقه گردن بندآهنی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

زمارة. [ زَم ْ ما رَ ] (ع اِ) نای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نئی که بدان نای نوازند. (از اقرب الموارد). || چوب که بر گردن سگ بندند تا از سوراخ در نتواند شدن به انگور خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ساجور. (از اقرب الموارد). و منه ُ:اتی الحجاج بسعیدبن المسیب و فی عنقه زمارة. (اقرب الموارد). || (ص ، اِ) زن زانیه یا زن زانیه ٔ خوبروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
- کسب الزمارة ؛ جاکشی و زن زناکار را به این طرف و آن طرف برای سود و فایده بردن . (ناظم الاطباء). حدیث : نهی عن کسب الزمارة.
|| عمود آهن میان دو حلقه گردن بندآهنی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


زمارة.[ زِ رَ ] (ع اِ) نای نوازی . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). حرفه ٔ زَمّار. (از اقرب الموارد).


پیشنهاد کاربران

در زبان لکی به ساز بزرگی که همراه دهل می نوازند زَمارَه میگویند


کلمات دیگر: