کلمه جو
صفحه اصلی

متعرس

فرهنگ فارسی

دوستی کننده با زن و فریفته گردنده بروی

لغت نامه دهخدا

متعرس. [ م ُ ت َ ع َرْ رِ ] ( ع ص ) دوستی کننده با زن و فریفته گردنده بر وی. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مایل و شایق به زن خود و فریفته به آن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعرس شود.


کلمات دیگر: