کلمه جو
صفحه اصلی

گله گاه

فرهنگ فارسی

( اسم ) جایی که مردم هرزه چانه و بیهوده گودر آنجا گرد آیند : حرفی که دگر نامزد مجلس شاه است افسان. آیند و روند گله گاه است . ( شفائی )
ناحیه ای از محال سبعه جزئ ولایت خمسه است .

لغت نامه دهخدا

گله گاه . [ گ َ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) ناحیه ای از محال سبعه جزء ولایت خمسه است . (جغرافیای غرب ایران ص 116).


گله گاه . [ گ ِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) جایی که مردم اجلاف و هرزه چانه درآنجا جمع باشند. (آنندراج ) (بهار عجم ) :
حرفی که دگر نامزد مجلس شاه است
افسانه ٔ آیند و روند گله گاه است .

حکیم شفایی (از آنندراج ).



گله گاه . [ گ ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 24هزارگزی باختر شوشتر و 16هزارگزی جنوب باختری راه شوسه ٔ دزفول به شوشتر واقع شده و دارای 50 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


گله گاه. [ گ ِ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) جایی که مردم اجلاف و هرزه چانه درآنجا جمع باشند. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
حرفی که دگر نامزد مجلس شاه است
افسانه آیند و روند گله گاه است.
حکیم شفایی ( از آنندراج ).

گله گاه. [ گ ِ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر که در 24هزارگزی باختر شوشتر و 16هزارگزی جنوب باختری راه شوسه دزفول به شوشتر واقع شده و دارای 50 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

گله گاه. [ گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِخ ) ناحیه ای از محال سبعه جزء ولایت خمسه است. ( جغرافیای غرب ایران ص 116 ).

دانشنامه عمومی

گله گاه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گله گاه (حاجی آباد)
گله گاه (شوشتر)


کلمات دیگر: