کلمه جو
صفحه اصلی

گلگاو

فرهنگ فارسی

( اسم ) اجسام کروی شکلی بقطر ۱٠ تا ۱۲ میلیمتر که دارای برجستگیهای متعدد است و بر اثر گزش حشر. مخصوصی بنام سینیپس کالائه تینکتوریائه بر روی جوانه های درخت بلوط ظاهر میشود و آنها را بنامهای مازو مازوج برارمازو برارمازی قلقات گلوان زشگه کره خرنوک یا سه چک مازورو سکانیز مینامند . این اجسام دارای تانن بسیار هستند و بعنوان قابض قوی در پزشکی بکار میروند و بعلاوه در صنعت جهت تهی. مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه ها و نیز در دباغی مورد استفاده قرار میگیرند . اجسام مزبور محل رشد تخمهای حشر. مذکور در فوق اند و پس از آنکه تخمها تبدیل به حشر. کامل شوند گلگاو را سوراخ میکنند و از آن خارج میشوند .

لغت نامه دهخدا

گلگاو. [ گ ُ ]( اِ مرکب ) فراورده درخت بلوط . ( درختان جنگلی ایران تألیف ثابتی ص 210 ). یکی از محصولات بلوط. قلقات. قلقاف. رجوع به بلوط شود.


کلمات دیگر: