کلمه جو
صفحه اصلی

صندوقه

فارسی به انگلیسی

bin, case, casket, box-wall(ing), crib

box-wall(ing)


bin, case, casket


فارسی به عربی

صندوق

مترادف و متضاد

crate (اسم)
محفظه، صندوقه، جعبه بندی

فرهنگ فارسی

صندوق کوچک، صندوقچه
( اسم ) آنچه به شکل صندوق باشد . یا صندوق سینه . قفسه سینه .

لغت نامه دهخدا

صندوقه. [ ص َ ق َ / ق ِ ] ( اِ ) دیوار از دو آجر یا دو خشت که میان آن دو به پهنای آجر یا خشت تهی باشد. || دیوار از خشت یا آجر یک لا که میان دو بام یا دو حائط کشند.

فرهنگ عمید

نوعی دیوار که آجرها را در آن ایستاده، مانند دیوارۀ صندوق، قرار دهند، به طوری که میان هر دو آجر به پهنای یک آجر خالی باشد.
* صندوقهٴ سینه: (زیست شناسی ) [مجاز] قفسۀ سینه، قسمت بالای ستون فقرات، دنده ها، و استخوان جناغی که قلب و ریه ها در آن قرار دارد.

نوعی دیوار که آجرها را در آن ایستاده، مانند دیوارۀ صندوق، قرار دهند، به‌طوری‌که میان هر دو آجر به پهنای یک آجر خالی باشد.
⟨ صندوقهٴ سینه: (زیست‌شناسی) [مجاز] قفسۀ سینه؛ قسمت بالای ستون فقرات، دنده‌ها، و استخوان جناغی که قلب و ریه‌ها در آن قرار دارد.


دانشنامه آزاد فارسی

صندوقه (caisson)
سازه ای استوانه ای یا جعبه مانند و توخالی ، معمولاً از بتون مسلح . برای پی ریزی پل ها، در بستر رودخانه ای قرار می گیرد که پل روی آن بنا می شود. صندوقۀ باز سروته ِ باز دارد و لبۀ زیرین این نوع صندوقه برنده و به شکل گُوه است. عملیات خاک برداری از کف صندوقه صورت می گیرد تا به عمق مورد نظر برسد. سطح بالای صندوقۀ بادی مسدود است و در سطح زیرین آن محفظه ای تحت فشار قرار دارد. کارگرانِ داخل صندوقه عملیات خاک برداری را صورت می دهند و فشار هوا مانع از نفوذ آب به داخل صندوقه می شود. کارگران از راه اتاقکی هوابندی شده رفت وآمد می کنند. در این اتاقک فشار هوا را تا حد فشار هوای عادی کاهش می دهند که کارگران دچار عارضۀ کاهش ِ فشار نشوند.


کلمات دیگر: