مترادف ستبر : تناور، تنومند، ثخن، دفزک، زفت، ضخیم، استبر، قطور، فربه، کلفت، گنده، ناهموار ، سفت، سخت، غلیظ
متضاد ستبر : نازک
thick, sturdy, coarse, big
beefy, big, burly, fat, huge, massive, square, thick
تناور، تنومند، ثخن، دفزک، زفت، ضخیم، استبر، قطور، فربه، کلفت، گنده، ناهموار ≠ نازک
۱. تناور، تنومند، ثخن، دفزک، زفت، ضخیم، استبر، قطور، فربه، کلفت، گنده، ناهموار ≠ نازک
۲. سفت، سخت، غلیظ
گونهای از ابرهای کومهای با رشد چشمگیر که اغلب گسترش قائم زیادی دارد و قسمت فوقانی برجستۀ آن غالباًً شبیه به گلکلم است