مترادف شریک : انباز، حصه دار، سهیم، شریک المال، مشارک، همباز، هم بخش، همدست، همکار
برابر پارسی : انباز، هم سود، همدست، همکار، هنباز
partner, associate, accomplice
associate, copartner, fellow, partner
هم پيوند , همبسته , اميزش کردن , معاشرت کردن , همدم شدن , پيوستن , مربوط ساختن , دانشبهري , شريک کردن , همدست , همقطار , عضو پيوسته , شريک , همسر , رفيق , شريک شدن ياکردن , انباز , يار
انباز، حصهدار، سهیم، شریکالمال، مشارک، همباز، همبخش
همدست، همکار
۱. انباز، حصهدار، سهیم، شریکالمال، مشارک، همباز، همبخش
۲. همدست، همکار
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) ابن اعور بصری همدانی . وی در خروج مسلم به کوفه به همراهی ابن زیاد از بصره به کوفه آمد. (از حبیب السیر چ سنگی تهران ج 1 ص 211).
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) ابن حدیر تغلبی . یکی از پهلوانان نامی و از یاران حضرت علی (ع ) بود و در صفین شرکت داشت . پس از شهادت حضرت حسین در قیام مختار ثقفی بدو پیوست و با ابراهیم بن اشتر به جنگ ابن زیاد به موصل رفت و پس از کشتن مصرع بن زیاد کشته شد (سال 67 هَ . ق .). (از اعلام زرکلی ).
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) ابن شداد حضرمی . از رؤسا و شجاعان عرب و از یاران حضرت علی بود، بعدها در کوفه مسکن گزید و به اتفاق حجربن عدی بر معاویه قیام کرد و معاویه او را به سال 51 هَ . ق . در مرج عذراء کشت . (از اعلام زرکلی ).
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) ابن شیخ مهدی . مردی بود از عرب به بخارا، وی شیعه و مبارز بود و گروهی بیشمار را گرد خود جمع کرد. از جمله امیر بخارا عبدالجباربن شعیب و امیر خوارزم عبدالملک بن هرثمه با وی بیعت کردند. ابومسلم به جنگ وی لشکر فرستاد مردم بخارا با شریک همدست و همداستان گشتند ولی سرانجام شریک از سپاه ابومسلم و قتیبةبن طغشاده شکست خورد و در حین جنگ از اسب بیفتاد و کشته شد. (از تاریخ بخارای نرشخی صص 73-77). زرکلی مرگ وی را به سال 133 هَ . ق . نوشته است . رجوع به اعلام زرکلی و کامل بن اثیر ج 5 ص 168 شود.
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) ابن عبدة صحابی است . || ابن سمحاء صحابی است . || ابن عبداﷲ تابعی است . (منتهی الارب ).
شریک . [ ش َ ] (اِخ ) نخعی . ابن عبداﷲبن حارث نخعی کوفی ، مکنی به ابوعبداﷲ از علمای فقه و حدیث بود و منصور خلیفه ٔ عباسی وی را به سال 153 هَ . ق . به سمت قاضی کوفه برگزید و سپس عزل کرد. ولی مهدی دوباره او را به همان شغل منصوب کرد. وی در قضاوت عادل بود. شریک به سال 95 هَ . ق . در بخارا متولد شد و به سال 177 هَ . ق . در کوفه درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
خاقانی .
شریک . [ ش ُ رَ ] (اِخ ) نام جد مسددبن مسرهد. || ابن مالک بن عمر پدر بطنی است . (منتهی الارب ).
انباز؛ مشارک؛ همباز؛ همدست؛ همکن؛ همبهره.
〈 شریک جرم: (حقوق) کسی که مجرم را در ارتکاب جرم کمک و یاری کرده.
انباز، هم سود