صوتی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
حرف العلة , سمعی , صوتی
عربی به فارسی
اوايي , مصوت , صدا دار , مربوط به ترکيب اصوات , صدا , صوتي , خواندني , اوازي , ويژه خواندن , دهن دريده
مترادف و متضاد
سخنگو، صوتی، اوا شنودی، وابسته به شنوایی، مربوط به صدا، مربوط به سامعه
صوتی، خواندنی، دهن دریده، اوازی، مربوط به حرف با صدا
صوتی، شنودی، سماعی، وابسته به سرعت صوت، در میدان شنوایی
صوتی، صدا دار، صدایی، جسم صدا دار، وابسته به اواز و پژواک
صوتی، نیروبخش، مقوی، صدایی، اهنگی
صوتی، صدا دار، مصوته
صوتی، دارای اهنگ، صدا دار، طنین دار، باهنگ صدا
صوتی، اوایی، صدا دار، مربوط به حرف با صدا
فرهنگ فارسی
← آکوستیکی
فرهنگستان زبان و ادب
[فیزیک] ← آکوستیکی
پیشنهاد کاربران
شنیداری
سونیک
کلمات دیگر: