کلمه جو
صفحه اصلی

شعبده باز


مترادف شعبده باز : تردست، ترفندباز، چشم بند، حقه باز، مشعبد، معرکه گیر، نادره فن

برابر پارسی : چشم بند، ترفندباز

فارسی به انگلیسی

illusionist, juggler, magician

juggler


فارسی به عربی

مشعوذ

مترادف و متضاد

تردست، ترفندباز، چشم‌بند، حقه‌باز، حقه‌باز، مشعبد، معرکه‌گیر، نادره‌فن


cole (اسم)
سکه، چشم بند، نوعی کلم، شعبده باز

juggler (اسم)
تردست، چشم بند، شعبده باز، طاس باز

thimblerigger (اسم)
فریبکار، شعبده باز، فنجان باز، مهره باز

fire eater (اسم)
خروس جنگی، جنگی، شعبده باز، شعبده باز آتش خوار، ادم فتنه جو

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که شعبده بازی کند چشم بند .

لغت نامه دهخدا

شعبده باز. [ ش َ / ش ُ ب َ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) کسی که شعبده بازی می کند و چشم بندی می نماید. ( از ناظم الاطباء ). بازیگر که بازیها و کارهایی تعجب افزا ظاهر کند. ( غیاث اللغات ). مُشَعبِد. شعبده ساز.( یادداشت مؤلف ). مشعبذ. ( منتهی الارب ) :
دور فلک را به گرد من نرسد ره
گرچه مهندس نهاد و شعبده باز است.
خاقانی.
شعبده بازی که درین پرده هست
بر سرت این پرده به بازی نبست.
نظامی.
آب و آتش بهم آمیخته ای از لب لعل
چشم بد دور که بس شعبده باز آمده ای.
حافظ.
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز
ازین حیل که در انبانه بهانه تست.
حافظ.
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی ازین طرفه تر برانگیزد.
حافظ.
رجوع به شعبده و شعبده بازی شود.
- فلک شعبده باز ؛ فلک بازیگر و روزگار حیله باز. ( ناظم الاطباء ) :
فریاد ز دست فلک شعبده باز
شهزاده به ذلت و گدازاده به ناز.
( منسوب به خیام ).
|| اشکبار. ( آنندراج ) :
دلبر من چو خبر یافت ز عزم سفرم
دردوید از سر حسرت سوی من شعبده باز.
مولانا مظهری ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

کسی که شعبده بازی کند، تردست، حقه باز، نیرنگ باز.

دانشنامه عمومی

شعبده باز (ابهام زدایی). شعبده باز ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
شعبده باز (فیلم ۲۰۰۶)
شعبده باز (مجموعه تلویزیونی)

واژه نامه بختیاریکا

دَرقونا

جدول کلمات

تردست

پیشنهاد کاربران

تردست، ترفندباز، چشم بند، حقه باز، مشعبد، معرکه گیر، نادره فن


کلمات دیگر: