hard (صفت)
خسیس، سفت، ژرف، سخت، دشوار، سخت گیر، فربه، زمخت، قوی، شدید، سنگین، پینه خورده، مشکل، معضل، نامطبوع، پرصلابت، قسی
difficult (صفت)
غامض، ژرف، سخت، دشوار، پر زحمت، سخت گیر، پر دردسر، مشکل، صعب، معضل، گرفتگیر، پراشکال
astringent (صفت)
دقیق، گس، تند و تیز، قابض، داروی قابض، سخت گیر، شاق
strict (صفت)
سخت، محکم، سخت گیر، موکد، محض، اکید
stern (صفت)
سخت گیر، سخت ومحکم، عبوس
demanding (صفت)
خواهان، سخت، طالب، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم
intransigent (صفت)
سخت گیر
exacting (صفت)
سخت، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم
squeamish (صفت)
سخت گیر، بی میل، باحیا، نازک نارنجی، استفراغی
severe (صفت)
خشک، سخت، سخت گیر، شاق، شدید، عنیف
fastidious (صفت)
سخت گیر، بیزار، مشکل پسند، باریک بین
hard and fast (صفت)
سخت گیر، سخت ومحکم، ثابت، غیر قابل تغییر و انحراف
hard-bitten (صفت)
سخت گیر، سر سخت، سگ خو، گاز گیر، سخت گاز گرفته شده
hard-handed (صفت)
سخت گیر، دارای دست های پینه خورده
unrelenting (صفت)
سخت گیر، بی رحم، نرم نشدنی، تسلیم نشدنی، بی امان
priggish (صفت)
خود نما، سخت گیر، ایرادی