کلمه جو
صفحه اصلی

شغاره

فارسی به انگلیسی

badger


فارسی به عربی

غریر

مترادف و متضاد

badger (اسم)
گورکن، دوره گرد، خرسک، دستفروش، خرده فروش، شغاره

brock (اسم)
شغاره، گورکن اروپایی

فرهنگ فارسی

حیوانیست ظربان انگور خوار

لغت نامه دهخدا

( شغارة ) شغارة. [ ش َغ ْ غا رَ ] ( ع اِ ) سنگ چخماق و سنگ آتش زنه. ( ناظم الاطباء ). سنگ آتش زنه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
شغاره. [ ش َ رَ / رِ ] ( اِ ) حیوانیست. ظربان. انگورخوار. مفرق النعم. ( یادداشت مؤلف ).

شغاره . [ ش َ رَ / رِ ] (اِ) حیوانیست . ظربان . انگورخوار. مفرق النعم . (یادداشت مؤلف ).


شغارة. [ ش َغ ْ غا رَ ] (ع اِ) سنگ چخماق و سنگ آتش زنه . (ناظم الاطباء). سنگ آتش زنه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: