مترادف سازواره : ارگانیسم، اندام واره
سازواره
مترادف سازواره : ارگانیسم، اندام واره
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
کائن حی
مترادف و متضاد
ارگانیسم، اندامواره
دانشنامه آزاد فارسی
سازْواره (organism)
(یا: ارگانیسم) هر موجود زنده که با اندام های مشخص و مجزا و در عین حال وابسته به هم فعالیت های حیاتی خود را صورت می دهد. سازواره ممکن است بسیار ساده و فقط متشکل از یک یاخته باشد یا این که از میلیاردها یاخته تشکیل شود.
(یا: ارگانیسم) هر موجود زنده که با اندام های مشخص و مجزا و در عین حال وابسته به هم فعالیت های حیاتی خود را صورت می دهد. سازواره ممکن است بسیار ساده و فقط متشکل از یک یاخته باشد یا این که از میلیاردها یاخته تشکیل شود.
wikijoo: سازواره
پیشنهاد کاربران
همون ارگانیسم ، همه چیز رو نباید ترجمه یا مشابه سازی کرد
موجود زنده
هر ساز و کاری که همانندیک موجود زنده با مجموعه ای از اجزا و دستگاههای دارای کنش متقابل با یکدیگر عمل می کند.
زیستمند
اندامگان
سازمان
معادل واژه انگلیسیOrganism
هر ساز و کاری که همانندیک موجود زنده با مجموعه ای از اجزا و دستگاههای دارای کنش متقابل با یکدیگر عمل می کند.
زیستمند
اندامگان
سازمان
معادل واژه انگلیسیOrganism
کلمات دیگر: