سرازیر کردن
فارسی به انگلیسی
to turn upside down, to cause to spill
فارسی به عربی
اتکا , راس , منحدر
مترادف و متضاد
چسبیدن، تمایل داشتن، خم کردن، کج کردن، سرازیر کردن، مستعد شدن، شیب دادن، متمایل کردن
سرازیر شدن، کج کردن، کج شدن، سرازیر کردن، شیب پیدا کردن، تحریف کردن، کج رفتن
سرازیر شدن، سرازیر کردن، سراشیب کردن
ریختن، سرازیر کردن، اهسته خالی کردن، ظرف بظرف کردن
سرازیر کردن
کلمات دیگر: