کلمه جو
صفحه اصلی

عصبانیت


مترادف عصبانیت : اوقات تلخی، بدخویی، تغیر، تندمزاجی، تندخویی، خشمگینی، خشم، غضبناکی، غضب، لج

برابر پارسی : خشم، برآشفتگی

فارسی به انگلیسی

nervousness, fury


nervousness, fury, anger, exasperation, acrimony, incensement, ire, irritation

acrimony, anger, exasperation, incensement, ire, irritation


فارسی به عربی

انزعاج , حرارة , غضب

مترادف و متضاد

chafe (اسم)
خراش، ساییدگی، عصبانیت، پوست رفتگی

anger (اسم)
ستیز، خشم، عصبانیت، غضب، غیظ، براشفتگی، برافروختگی، خلم

madness (اسم)
دیوانگی، عصبانیت

nervousness (اسم)
عصبانیت، برافروختگی

huff (اسم)
عصبانیت، غضب، تغیر

ire (اسم)
خشم، عصبانیت، غضب، از جا در رفتگی

willies (اسم)
عصبانیت، حمله عصبی

boiling point (اسم)
عصبانیت، نقطه غلیان، درجه جوش

infuriation (اسم)
عصبانیت، خشمگین سازی

snit (اسم)
تحریک، هیجان، عصبانیت

اوقات‌تلخی، بدخویی، تغیر، تندمزاجی، تندخویی، خشمگینی، خشم، غضبناکی، غضب، لج


فرهنگ فارسی

( مصدر ) حالت و کیفیت عصبانی .

لغت نامه دهخدا

عصبانیت. [ ع َ ص َ نی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) حالت و کیفیت عصبانی. ( فرهنگ فارسی معین ). خشم.

فرهنگ فارسی ساره

خشم، برآشفتگ


پیشنهاد کاربران

خشم ( Anger ) یا عصبانیت وضعیتی روانی است که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید می گنجد. معلول های فیزیکی خشم شامل تند شدن ضربان قلب و افزایش فشار خون و آدرنالین در خون است. از دید عده ای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکی اش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام می گیرد تا بلافاصله رفتار تهدید کنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب ( رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی ) در وی می شود. خشم را یکی از حالات طبیعی انسان ها می دانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطر که در حال وقوع است. نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنش های کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام می توان یافت. مثلاً جانوران و انسان ها صدایشان را بالا می برند، می کوشند که بزرگ تر جلوه کنند، دندان هایشان را برهم می سایند و خیره می شوند. خشم، الگویی رفتاری است که برای مواجهه با تعرض کنندگان بروز داده می شود تا از رفتار تهدید کننده شان دست کشند و نوعی احساس است که همه به آن نیاز دارند.

⚠️ به خشم شدید غَضَب میگویند

در انگلیسی خشم چی میشه ؟
واژه های زیادی وجود داره. ولی به تحلیل مهم ترین هاشون میپردازیم.
Anger - Rage - Fury - Wrath - Indignation - Ire - Madness
پر کاربردترین هاشون Rage و Anger هستند

🌠 ANGER 🌠 خشم ( توضیحش همون بالایی هاست )
حالت روانی و احساسی قوی از ناراحتی و دلخوری و آزردگی به خاطر چیزی بد و نادرست. این کلمه خیلی General و کلی هست. از بقیه شون بیشتر اینطوری

🌠 IRE 🌠 خشم
این کلمه دقیقا مثل Anger هست و میتونه بجاش استفاده بشه. مستقیماً از لاتین گرفته شد. از کلمه ira گرفته شده که میشه خشم.

🌠 RAGE 🌠 خشم انفجاری و بسیار شدید ( غَضَب )
خشمی که باعث میشه دیگه نتونید منطقی و درست تصمیم بگیرید و در نهایت قاطی میکنید. Rage منجر میشه به رفتارها، کارها و واکنش هایی که وحشیانه و مخرب و آسیب رسان است و به بقیه آسیب جدی وارد می کند. Rage بزرگ و بزرگتر میشه

🌠 WRATH 🌠
انسان وقتی angry و عصبانی هست دوست داره اطرافیان یا مسبب خشم باهاش کنار بیاد، آرومش کنه و کاری کنه فراموش کنه اون اتفاق بد رو. ولی گاهی اوقات این اتفاق نمیفته. حتی گاهی کسی که شما رو اذیت و عصبانی کرده اخم و عصبانیت شمارو هم مسخره میکنه. بعد ازینکه عصبانی یا همون Angry هستید همچنان به اذیت کردن شما ادامه میده و انقدر به خشم ( Ire/Anger ) شما اضافه میشه تا در نهایت وارد مرحله Wrath میشید. حسی که ترکیب انتقام، تنبیه، آزردگی، دلخوری، کینه و عصبانیت بسیار شدیده. یعنی عصبانیتی هستش که با ایده ی انتقام ( Vengeance ) و گوشمالی و تنبیه ( Punishment ) همراه شده. مثلاً بچه همسایه یبار روزنامه ی شمارو میدزده. با این کار شما را عصبانی و خشمگین میکنه ( Anger/Ire/Irritation/Madness ) ولی فرض کنید که چندین بار دیگه هم این کار را انجام بده و حتی شیشه پنجره خونتون را هم بشکونه. در این موقعیت صد در صد به این فکر میکنید که یه کتک خیلی آبدار بهش بزنید و اگه شدید باشه حتی دهنش رو پر خون کنید یکبار. این شد Wrath. وقتی یکی اخم کنه و شما عصبانیت و مشکل اون رو هم مورد تمسخر و بازی قرار بدی باید منتظر Wrath از طرف مقابل باشی //// یه معنیش هم که یه ذره متفاوته میشه خشمی که به دلیل احمق فرض شدن، بی توجهی، مورد تمسخر و تبعیض واقع شدن، نافرمانی و اشتباه بزرگ برانگیخته میشه. که این تعریف تعریف کلمه پایینی هم هست 👇

🌠 INDIGNATION 🌠
خشم و آزردگی ناشی از بی انصافی و غیرعقلانی بودن چیزی یا یک موقعیت و شرایطی ( در تعریف این کلمه حرفی از انتقام برده نشده )

🌠 FURY 🌠
خشمی بسیار وحشیانه و شدید و درنده ( طوریکه فرد چشماش قرمز میشه و حالت گرگینه پیدا میکنه ) . نسخه وحشیانه تر Rage ولی نه شدیدتر ( میتونه باشه ولی توضیح دیکشنری فقط به وحشیانه بودن این خشم دلالت داره نه شدتش )

🌠 OUTRAGE 🌠
این خیلی شبیه indignation میمونه ولی شدیدتر. خشم و حس تکان دهنده ی ناگهانی بصورت شوک. ناراحتی سنگین بخاطر اتفاق افتادن چیزی بد، دردناک و غیراخلاقی

🌠 MADNESS 🌠
همون anger هست ولی فقط در آمریکا و نه در انگلستان. اصالت این کلمه ربطی به ناراحت بودن نداره. این کلمه هم معناست با insanity و craziness. ولی در آمریکا Mad یعنی very angry یا خیلی عصبانی


جمع بندی مهمترین کلمات به زبان ساده و خیلی خلاصه :
🔴 Anger : میشه خشم و یک واژه کلی هست. یک حس قوی که از ناخشنودی، نارضایتی ، رنجش ، ناراحتی به وجود میاد و اشاره داره به سطوح مختلفی از احساسات که ممکنه نشون داده بشه یا نشه

🔴 Rage : خشمی که از کنترل خارجه چون واقعاً مشکل جدیه

🔴 Fury : خشمی بسیار وحشیانه و شدید و درنده ( طوریکه فرد چشماش قرمز میشه و حالت گرگینه پیدا میکنه )

🔴 Wrath : خشمی که سلسله مراتب داره. مدتی تقریبا زیاد با شما همراه بوده و خشمتون هم به بازی گرفته شده. به حسی گفته میشه که دوست دارید از کسی یا چیزی انتقام بگیرید.

Her anger soon spent itself ( = stopped )
عصبانیت ش رو فوری متوقف کرد

بد انگیزی

آتش سری. [ ت َ س َ ] ( حامص مرکب ) غضب بسیار. خشم سخت. نابردباری :
مکن تیزمغزی و آتش سری
نه زینسان بود مهتر لشکری.
فردوسی.
بگودرز فرمود پس شهریار [ کیخسرو ]
که رفتی کمربسته ٔ کارزار
چو لشکر سوی مرز توران بری
مکن تیز دل را به آتش سری.
فردوسی.

تند مزاجی . . .


کلمات دیگر: