کلمه جو
صفحه اصلی

غلجایی

فرهنگ فارسی

( طایفه غلجایی ) طایفه ای از نژاد ایرانی ساکن افغانستان که در وخان و بدخشان سکونت دارند و بزبانهای ایرانی - که با فارسی اختلافی دارد - تکلم کنند ( دائره المعارف اسلام . طبع اول فرانسه ج ۱ ص ۱۵۷ ستون ۲ [ افغانستان ] ) . امروز عده آنان بالغ بر ۱٠٠٠٠٠ خانوار است . در زمان پادشاهان صفوی دو طایفه در افغانستان اهمیت داشتند ابدالیان در حوالی شهر هرات غلجاییان که در اطراف قندهار تا حوالی مرز بلوچستان میزیسته اند . طایفه دوم یعنی غلجایی در اوایل سلطنت شاه سلطان حسین ببعض قبایل اطراف دست اندازی کردند و پادشاه صفوی گرگین خان گرجی را حاکم قندهار کرد تا آرامش بر قرار سازد . وی پس از ایجاد آرامش در سختگیری و استبداد زیاده روی نمود . مردم قندهار هر قدر بدربار اصفهان شکایت کردند اثری نبخشید . عاقبت گرگین خان میرویس را که از روسای طایفه غلجایی بود و او را مسبب شکایات مردم میدانست دستگیر و باصفهان تبعید کرد . بعدها میرویس بحکومت مستقل افغانستان رسید و پس از او محمود افغان بایران تاخت و سلسله صفویه رامنقرض را منقرض ساخت .

دانشنامه عمومی

غلجائی یا غلزائی کنفدراسیونی از قبایل پشتون های افغان است که شعبه های بسیاری دارد و در نواحی غزنه و زمینهایی که از سوی مشرق به خوست و وزیرستان امتداد می یابند سکنی دارد. نام غلجائی که به تدریج زمان بدل یافته و اسم بومی و اصل این ریشه از ٫٫غرزای ٬، برآمده است. غرزی به معنی متولدین کوهزمین یا اولاد کوه است. در کتاب «پښتی قبیلی و روایتی شجری» یعنی «قبیله های پشتون و شجره روایتی آن» مؤلف محمد معصوم هوتک حواله می دهد که، این مردم کوه نشین را عربها «ملوک الجبال» نامیدند و باز حواله می دهد که شاعر مشهور از وخت غزنوی ابولقاسم فردوسی در کتاب مشهورش شهنامه فردوسی ذکر یک پهلوان افغان به نام «کک کوهزاد» که به پشتو «ککی غرڅنی» مشهور است نام اورشده و ذکر قومی بزرک غلجائی «غرزی» را از تشریح سمت و مسکن این پهلوان آشکار کرده است. از افراد مشهور این قوم می توان به داکتر نجیب چهارمین رئیس جمهور افغانستان و آخرین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک افغانستان نام برد.

دانشنامه آزاد فارسی

غَلْجایی
(یا: غَلْجی؛ غَلزایی؛ غَلزه ای، در زبان پشتو به معنی دزدزاده) قبیلۀ بزرگ افغان، از گروه افاغنۀ متی، مرکب از دو شاخۀ اصلی به نام های توران و برهان. شاخۀ بزرگ تر، یعنی توران، مشتمل بر دو طایفۀ هوتکی و توخی و شاخۀ برهان متشکل از شش طایفه به نام های اندر، ترکی، خروتی، سلیمان خیل، سهاک و علی خیل. در گذشته سلطنت با خوانین هوتکی بود و صدارت در اختیار امیران توخی قرار داشت. درۀ رودخانۀ کابل تا جلال آباد، حد شرقی سرزمین غلجاییان و اراضی متعلق به ابدالیان قندهار، حد غربی سرزمین آنان است. طول این سرزمین نزدیک ۳۰۰ کیلومتر و عرض آن در حدود ۱۴۰ کیلومتر است. شورش میرویس افغان برضد دولت صفوی، منجر به تشکیل دولت افاغنه در ایران شد. پسرش محمود افغان غلجایی در ۱۱۳۵ق شهر اصفهان را تصرف کرد و سلسلۀ صفویه را برانداخت. حکومت غلجاییان پس از شکست اشرف افغان از نادر و فرار او از ایران در ۱۱۴۲ق منقرض شد و تا چند سال دیگر فقط به منطقۀ قندهار محدود بود. میرحسین غلجایی برادر محمود افغان و حاکم قندهار در ۱۱۵۰ق، مغلوب قوای نادرشاه شد و در اسارت به قتل رسید. آزادخان هوتکی، از سرداران نادر پس از قتل نادر، مدعی سلطنت ایران شد و سال ها بر قسمت هایی از غرب ایران حکومت کرد و بسیاری از خوانین بزرگ آن نواحی نظیر فتحعلی خان ارشلو، کاظم خان قراجه داغی، شهبازخان دنبلی و تعدادی دیگر از بزرگان ترک و کرد در اطاعت او درآمدند. آزادخان سرانجام مغلوب کریم خان زند شد و تا پایان عمر با دربار او همراه بود. فرزندش احمدخان نیز از فرماندهان قوای زندیه بود. غلجاییان افغانستان در ۱۳۰۳ق برضد دولت امیر عبدالرحمان خان، پادشاه افغانستان، شوریدند و پس از یک سال جنگ و گریز مغلوب قوای دولتی شدند.

پیشنهاد کاربران

غلجایی بهترین قوم دنیا برای من

ایل شاهان بی ادعا

همه انسانها از یک ریشه واحد اند که در تاریخ با ازدیاد جمعیت بطور فامیلی و گروهی کوچیده اند و
یا خود شان یا دیگرانبر انان نام مانده اند قوم غلزیی ها فرزندان لوط اند و درانی ها قوم گم شده یهود که ۳۵۰۰ سال پیش از کنعان امده اند و ریشه پشتون ندارند پشتون ها دوازده قوم فینیکی در پاکستان اند در تاریخ صاحب کنعان بوده اند و سلیمان یهودی با لشکر خانمش ملکه سباه انان را اواره کرد در طول تاریخ اقوام زیادی از هندو ها مردمان بدخشان ننگرها و پکتیا ودیگر جا ها پشتون شده اند در حالیکه در حقیقت از قوم های جداگانه دیگر بوده اند مثلا اقوام منگل در پکتیا از اقوام براهویی های بلوچ اند و براهویی ها در تاریخ بعد از اکدی ها در بابل حکومت کردند و بعد از سقوط وارد شمال ایران شده انجا را کاسپی نامیدند چون انان بنام کاسپی معروف بودند وقتی ترک ها انانرا به بلوچستان اواره کردند به براهویی معروف شدند درست مانند طایفه از ماد های باستان که به پارت معروف بودند و بعد از قدرت به اشکانی و بعد از شاهنشاه بیست و دوهم که نامش بالاچ بوده به بالاچی بلوچی و بلوچ معروف شده اند۔اما تمامی فارسی زنان در شمال و جنوب امو بوده اند و ایران سرزمین و نشیمنگاه فارس ها در تاریخ باستان نبوده چون این سرزمین جایگاه اقوام ماد های کرد لر بلوچ و خراسانیان بوده است۔

دلیلی که قوم بنام غلجایی غلزوی معروف شده شبی که اتفاق صدوم و غموره در کنعان افتاد جمعیت های زبادی از کنعانیان به شمول زن فینیکی یا پشتون لوط فوت کرد و لوط با دو دختر بالای کوه رفت دختران گفتند همه کشته شدند مردی نماند پدر را شراب دهیم و از او حامله شویم که نسل از بین نرود و کروند وقتی دو دختر دو پسر تولد کردند و نام گذاشتند لوط انانرا با مزاق بزبان مادر فینیکی یا پشتون شان غلزوی یا حرامی صدا میکرد و این ماندگار شد۔ در بین انان هم طوایف دیگری وجود دارد مثلا شیرازی های زیادی که به دین باب بهایی شده بودند وقتی در خطر افتادند به افغانستان پناه اوردند اما شاه افغان گفت اگر مسلمان نشوید دو باره برگردید ایران انان مجبور سنی شدند و امروز همه بنام غلجایی های بابی در نیمروز معروف اند که علیه شیعه وحشتناک تعصب دارند اما طوریکه شیرازی ها در تاریخ و پیش از ورود فارس های فارسی زبان از خوارزم همه لر های ماد بودند که زبان لری بلوچی و کردی ریشه های واحد دارند چنانچه داماد اخرین ساه اشکانی لر و پسر والی شیراز بود برادران فارس را ترک های فرار شده از غرب دیوار چین که وارد خوارزم شدند به مملکت ماد ها یا ایران امروز فرار دادند انان که بعد از ساسانیان صاحب عام و تام ایران ش ند بی انصافی غیر علمی و غیر تاریخی نموده و دار و ندار مردمان باستان سرزمین را بنام خود کردند که گاهی خود را یاسانی گاهی اشکانی گاهی پارت گاهی ماد وو و میگویند که یکی از اینان درست نیست چون ساسانیان لر و ماد بودند اشکانیان پارت و ماد بودند و با کرد های ماد برادران اند و ماد ها بازماندگان نیمرود اند و نیمرود خود از نژاد س مر بوده است۔ هم چنان برادران فارس های موجود امروز ایران و تاجیک های افغانستان و تاجکستان و مردمان باستانی خوارزم همه یک قوم ارزشمند و با تمدن و فرهنگ بنام های اسگیت های سکایی ماساگیت های هری تازی های تاجیک و اقوام فارسی زبانان جنوب امو از بلخ تا غرب هند و چین همه اریایی ها بوده اند که ایشان خود پیش از نیمرود از اقوام سومری ها جدا شده و به این مناطق کوچیده اند و هیچ نیازی جعلی نیست که بر این بطور غیر واقعی فشار بیاورند که از باستانیان ایران اند۔۔۔ چین که دیوار را از حملات دوامدار اقوام گوک و ماگوک های هون های سفید ترک و زرد ازبک ترکمن معروف به جوج ماجوج اباد کرد این اقوام و ساکنان غرب دیوار و سایبریا را برای همیشه بیرون کرد گوک یا هون های سفید ترک روم شرقی را گرفته ترکیه کردند ماگوک هون های زرد ماجوج ازبک ترکمن خوارزم را اشغال نمودند و اسگیت و ماساگیت های سکایی و هری ها وهمه را به بلخ اواره کردند که هری ها و تاجیک ها با دولت ساسانیان متحد شده علیه ترک ها جنگیدند از همین خاطر ساسانیان لر ارتش را به انان بخشید و زبان انان را زبان ملی امر کرد چانچه فارسی ایرانی نیمه تاجیکی نیمه هراتی است و اقوام سرزمین را امر کرد دین شانرا از میترایی به زردشتی مردمان خوارزم تبدیل کنند چون انان ان دیانت را از شمال و بلخ با خود وارد کرده بودند اگر امروز خون ایرانیان را DNA y y
کنند شاید تعداد فارس ها کمتر از بیست درصد باشند و بقیه همه کرد بلوچ لر ووو از مردمان بومی سرزمین اند که ف
بخاطر کسب امتیازات فارس شده اند و ایران و ایرانیان افتخار کنند که ریشه های از باستانیان تا هنوز باقی مانده است چون ریشه باستانی فارسی در اول بلوچی و بعد لر و کردی است که رشد نکرده اند ۔ مثلا در فارسی من رفتم در بلوچی من شوتون در فارسی نان بخور در بلوچی نان بور بخواب بووسپ بنشین نیند برو بره که کاملا یکی هستند۔۔۔۔


کلمات دیگر: